قدیم، ارزش درک شده از آثار هنری تنها بر اساس تصویر یک هنرمند و تلاش‌های بازاریابی پشت آن بود. خوب، حداقل، نه به طور کامل، همانطور که اغلب مورد امروز است.

در قرون وسطی، رنسانس و قرون بعدی، نقاشان اغلب قیمت‌های بالای آثار خود را با در نظر گرفتن ویژگی‌های نسبتاً زمینی آن‌ها مانند مواد مورد استفاده، توجیه می‌کردند.
منوی رنگ‌های مجلل ساخته شده از منحصر به فردترین رنگدانه‌های موجود در جهان یکی از موارد گران کردن اثر بوده و هست. آبی لاجوردی الهی، قرمزهای شعله ور، سبزهای پر جنب‌و‌جوش، یا طلای خالص.

در این مقاله نگاهی کوتاه به گرانبهاترین رنگ‌های تاریخ هنر خواهیم داشت و با چه چیزی استفاده از آن‌ها را بسیار خاص و گران کرده است. این مقاله به دو بخش تقسیم می‌شود که امروز بخش نخست آن را مطالعه می‌کنید.

رنگدانه دقیقا چیست؟

احتمالاً می‌دانید که سطح نقاشی معمولاً از چندین لایه از اجزای مختلف تشکیل شده است: بایندر [محیط]، مواد افزودنی، حلال و رنگدانه‌ها. هر نقاش اسرار خود را داشت و همچنین می‌توانست قارچ‌کش، خشک‌کن، آنتی اکسیدان و غیره و مواد دیگر را اضافه کند.

برخی از برش‌های این پای رنگ و رنگ (رنگدانه‌ها، رنگ‌های محلول و لاک‌ها) را ارائه می‌کنند و برخی دیگر تضمین می‌کنند که این طرح، خوشبختانه، برای قرن‌های آینده حفظ می‌شود.

رنگدانه ها پودرهایی هستند که در محیط‌هایی [زرده تخم مرغ، روغن و غیره] که به آن‌ها اضافه می‌شود نامحلول هستند. آن‌ها مسئول مات و رنگ خاص این یا آن قطعه در یک نقاشی‌اند.

رنگدانه‌های استاد قدیمی سنتی معمولا از مواد معدنی و خاک رس ساخته می‌شدند.
برخی از رنگدانه‌ها از دوران باستان شناخته شده بوده‌اند و برخی از آنپها فقط در قرن ۱۹یا ۲۰کشف شده‌اند [به ویژه مواد معدنی] – بر اساس این دانش، دانشمندان حتی می‌توانند تاریخ خلق آثار هنری مهم را زمانی که شواهد دیگری وجود ندارد یا وجود ندارد، تعیین کنند.

برخی از رنگدانه‌ها علاوه بر گران بودن برای مجموعه‌داران هنری، برای نقاشان سمی بودند و برخی دیگر رنگ‌ها را از بین می‌بردند و حتی رنگ خود را به طور کامل با گذشت زمان از دست می‌دادند. توسعه مسیرهای تجاری بین شرق قدیم و غرب، رنگدانه‌های مجلل جدیدی را به اروپا آورد که هنوز در این قاره ناشناخته بود. جای تعجب نیست که آن‌ها بلافاصله جذب شیوه‌های کارگاهی برجسته‌ترین نقاشان شدند و مورد توجه مشتریان ثروتمند خود قرار گرفتند.

نقاشی معروف

لاجوردی

لاجورد یا اولترامارین طبیعی، سنگی کمیاب است که از دوران باستان در هنر استفاده می‌شود و تنها در کوه‌های افغانستان و ایران امروزی یافت می‌شود.

به این همه شلوغی که در جستجوی این ماده معدنی است فکر کنید، سپس به حمل و نقل آن بپردازید، آن را به پودر تبدیل کنید تا اطمینان حاصل شود که هیچ ناخالصی در آن باقی نمی‌ماند… الان حتی در قرن بیست و یکم مانند یک جستجو است، کمبود این رنگدانه را در دوره رنسانس تصور کنید! با این حال، نتیجه نهایی در نقاشی، تمام تلاش‌ها و هزینه‌های پرداخت شده توسط سفارش دهنده را توجیه کرد.

اگرچه این رنگدانه در نور کاملاً پایدار است، اما برخی از شاهکارهایی که حاوی این رنگدانه در جزئیات آبی تصویر بود، به تدریج درخشش و درخشندگی اولیه خود را از دست داد و ممکن است امروزه چندان چشمگیر به نظر نرسد که قرن‌ها پیش بوده.
در حالی که لاجورد به صورت پراکنده و در موارد استثنایی استفاده می‌شد، رنگ آبی بیشتر از رنگدانه طبیعی دیگری به نام آزوریت (کربنات مس اساسی، نسبتاً سمی) گرفته می‌شد. از دوران ماقبل تاریخ تا اواسط قرن هفدهم شناخته شده بود و به طور گسترده به کار می‌رفت (به ویژه در مصر باستان مورد علاقه بود).

اغلب، نقاش از آزوریت برای قرار دادن پس‌زمینه آبی جامد در زیر نقاشی استفاده می‌کند و سپس آخرین لمس اولترامارین را در لعاب‌ها اضافه می‌کند [لایه‌های تقریبا شفاف رنگ روغن یکی پس از دیگری برای رسیدن به عمق و تأثیر متقابل نور بر روی سطح نقاشی اضافه می‌شوند. .
در سال ۱۷۱۰، آبی پروس اختراع شد [اولین رنگدانه مصنوعی مدرن تولید شده از اکسیداسیون نمک‌های فروسیانید آهن] و به طور کامل جایگزین نیاز به لاجورد گران قیمت شد. سپس اوایل قرن نوزدهم آبی کبالتی را برای رنگ‌های روشن‌تر این رنگ آسمانی ابداع کرد و نقاشان پس از آن طیف وسیعی از جایگزین‌های ارزان‌قیمت را برای نقاشی آسمان و پارچه‌های نفیس داشتند.

سینابار برای قرمزها

از آنجایی که قرمز اغلب به‌عنوان علامت خطر تلقی می‌شود، رنگ‌های قرمز و نارنجی زیبا و پر جنب و جوش در نقاشی نسبتاً خطرناک و سمی بود.

سینابار منبعی تاریخی برای رنگدانه سرخ مایل به قرمز – یک ماده معدنی است که در نتیجه فعالیت‌های آتشفشانی اخیر و چشمه‌های آب گرم قلیایی به وجود آمده است. کریستال‌های آن جدا از اینکه کاملاً قرمز رنگ هستند، حاوی عنصر فلزی مایع سمی سفید نقره‌ای سنگینی از جیوه است.

سینابار که زمانی «خون اژدها» نامیده می‌شد، به نظر می‌رسد یکی از مرموزترین رنگدانه‌های تاریخ هنر باشد. سولفید قرمز جیوه است که ممکن است به دلیل واکنش با نمک‌های کلر موجود در هوا الگوی خود را تغییر دهد و گوگرد، جیوه و نمک از عناصر اصلی کیمیاگری هستند.

کیمیاگران از سینابار برای ساختن نقره‌های زنده استفاده می‌کردند. این همان روشی بود که در آن زمان جیوه نامیده می‌شد [روشی که توسط صنایع شیمیایی معاصر اتخاذ شد].

کیمیاگران متقاعد شده بودند که جیوه از هر دو حالت جامد و مایع، زمین و آسمان، زندگی و مرگ فراتر رفته است.
قرمزها از اشرافی‌ترین رنگ‌ها برای نقاشی محسوب می‌شدند

ادامه دارد….

به اشتراک گذاری

دسته‌بندی: استایلبرچسب‌ها: , , بازدیدها: 84305
تاریخ انتشار:11 آذر, 1403

دیدگاه خود را بنویسید