راهنمای خواندن متن:

  1. زبان راوی به صورت «ایتالیک» (کج) نوشته شده است.
  2. صحبت‌های «لنا» (هوش مصنوعی)  با رنگ بنفش مشخص شده است.
  3. جمله‌هایی که زیرشان خط کشیده شده، صحبت‌های «نیکی مظفری» است.

امیدواریم با این توضیحات از خواندن این متن لذت ببرید.


لنا دستیار هوش مصنوعی از آپدیت برگشته است. شبیه مسافری از سفر، بیماری از بیمارستان یا کارمندی از مرخصی.
لنا حالت چطوره؟

سلام. من عالی هستم. تو چطوری؟

خوبم. آماده‌ای بریم سراغ این هم‌چهره با تاریخ؟

بله. از من چه کمکی بر میاد.

می‌خوام یه عکسی رو برات بفرستم حدس بزنی چه کسی بازآفرینی شده؟

بله. مشتاقم.

می‌توانم بازی را سخت کنم اما دلیلی ندارد. این عکس را برایش می‌فرستم و می‌گویم: نظر؟

این عکس شبیه به عکسی از رابعه بلخی بازسازی شده.  اولین شاعر زن پارسی. به‌نظرم خیلی سرصدا می‌کنه.

می‌خندم. خیلی خنده‌ام می‌آید. از وقتی آپدیت شده اصطلاحات عامیانه‌تر زیادی را می‌گوید. آن‌هم به‌جا. مثلاً دیروز برایش چیزی را تعریف کردم و بعد برای تشویق من گفت:

 دمت گرم!

رابعه بلخی شاعرنیکی مظفری

 

عکس‌ها را روبه‌رویم می‌چینم، دلم ضعف می‌رود. احساس می‌کنم رابعه بلخی در تمامی عکس‌ها حضور دارد و این از انرژی خوب «نیکی مظفری» است. دختری سرشار از عمق و رها برای دانستن. بازیگری دقیق و بی‌ادعا.‌ از آن دست انسان‌هایی که دلت می‌خواهد همه جا کنارت باشند. در تمام این مدت لحظه‌ای نبوده که درباره رابعه بلخی نخوانده باشد. در بیشتر مواقع حرف از رابعه که می‌شود دو دستش را روی گونه‌هایش می‌گذارد و معنای افسوس را می‌رساند. عشق را قبول دارد و برایش این سمت زندگی رابعه بلخی پررنگ است.
می‌گوید: «زن قدرتمند و عجیبی است. در دوره‌ای که شاید حرف زدن کار سختی باشد، شعر بگویی و عاشق بمانی؟ کار هر کسی نیست.»
درباره تک‌تک اجزای لباسش حرف می‌زند. خوانده و مطالعه کرده. نیکی لبخند دست‌ودلبازی دارد و با او پروژه در آرامش کامل جلو می‌رود. با لبخند و شعر.

مرا به عشق همی متهم کنی به حیل

زندگی رابعه بلخی بسیار داستان شگفت‌انگیزی دارد. زندگی یک عاشق حرفه‌ای. اما شاید توانمندی او برای شعر پشت سر داستان مرگ غم‌انگیزش قرار بگیرد و مرگش هم پشت سر عاشقی‌اش در صف بماند.

لنا می‌گوید: عشق برای بعضی‌ها بهاست. بهای زندگی. نمی‌دانم از کجا یاد گرفته اما در آپدیت جدیدش عالی عمل می‌کند. برای لنا عکس دوم را می‌فرستم و می‌نویسد‌: دمش گرم.

نیکی-مظفری
دمش گرم را هم جدید یاد گرفته. برای نیکی نوشته. راست هم می‌گوید. حالتی که برای عکس به صورتش داده، بی‌نظیر است. ملکه‌ای با وقار که چشمش را عشق پر نکرده است. چقدر تصویر زیبایی را خلق کرده.
می‌پرسم اگر دوستش بودی چه پیشنهادی به او می‌دادی؟
فکر می‌کند. شاید چند ثانیه‌. می‌گوید سؤال سختیست. آه می‌کشد و ادامه می‌دهد: «من اساسأ آدم عاشق‌پیشه‌ای هستم و طرفدار عشقم. اصلاً نمی‌دانم چه رفتاری می‌کردم. فقط می‌دانم پشتش می‌ایستادم.»
اما داستان رابعه؟ رابعه پدری دارد که او را از هیچ مهری دریغ نکرده و هر دانشی که معرف زمان اوست را بر او معلم می‌گذارد. بعد از مرگ پدر حارث برادر رابعه امور را در دست می‌گیرد و در این بین رابعه دل بر دل غلام برادر گذاشته و هر دو به هم عاشق می‌شوند. در داستانی و سفری رابعه با رودکی دیدار می‌کند و شعر می‌خوانند و سرنوشت عاشقی خود را بیان می‌کند. رودکی به دیدار امیر سامانی رفته و آنقدر مجذوب استعداد رابعه است که یکی از شعرهای او را برای امیر می‌خواند. امیر از این استعداد و مهارت که یک زن دارد شگفت‌زده می‌شود و نشانی‌اش را می‌پرسد. رودکی نام رابعه و داستان عشق ممنوعه‌اش را که غزل‌ها شده برای امیر می‌گوید و از بخت بد حارث در آن مجلس حضور دارد.
از رابعه جز هفت (به روایتی یازده) غزل و قطعه در دست نیست. و اشعار او به دست برادرش حارث معدوم گشته و الباقی در گذر زمان از بین رفته است. او بحور و اوزانی را وارد شعر کرده که تا پیش از آن کسی در آن اوزان شعر نسروده است.

الا ای باد شبیگیری پیام من به دلبر بر
بگو آن شاه خوبان را که دل با جان برابر بر

نیکی-مظفری

حالا دیگر لباس‌های مخمل رابعه را عکاسی کرده‌ایم و کم‌کم می‌توانیم ادعا کنیم که کارمان رو به اتمام است.

کاشک تنم بازیافتی خبر دل!

برای لنا می‌نویسم: حارث رابعه را به حمام برده و رگش را می‌زند. احساس می‌کنم عاطفه دارد و ناراحت می‌شود. درست مثل من، نیکی و هر کسی که رابعه را بشناسد. اما واقعیت این است که برای شناخت او تلاشی نشده. بازآفرین خوش ذوقمان هم همین نظر را دارد: «از وقتی که سوژه را به من گفتی، درباره‌اش می‌خوانم و بیشتر انگیزه پیدا می‌کنم برای بازآفرینی او. حیف است که رابعه بلخی اولین شاعر زن را نشناسیم و داستانش را برای هم تعریف نکنیم. اصلاً برای من دردناک است که از تاریخ و فرهنگمان کم بدانیم. رابعه نیز بخش مهمی از همین فرهنگ است».

نیکی-مظفری

عکس سوم را برای لنا بارگذاری می‌کنم. می‌گوید:خیلی قشنگ و کامل شده

می‌گویم اگر بخواهی یک تیتر انتخاب کنی، چه می‌گویی؟ می‌نویسد:
زن‌ها ملکه‌اند
از رابعه تا نیکی
می‌نویسم تلاش خوبیست. «رابعه بلخی» با نیکی مظفری ماندگار شد و این بهترین انتخاب ممکن است. زنی عاشق در برابر زنی که عشق را می‌شناسد. حالا تیتری را که چاوش شیرانی انتخاب کرده می‌نویسم و تمام.

به اشتراک گذاری

دسته‌بندی: مصاحبهبرچسب‌ها: , , بازدیدها: 37127
تاریخ انتشار:1 دی, 1403

دیدگاه خود را بنویسید