دوره اشکانی نه تنها یکی از دوران طولانی تاریخی ایران بلکه یکی از مقاطع مهم این مرزوبوم است. در هیچ دورهای چنین التقاط فرهنگ، عقاید و سنن رایج نبوده زیرا بهث موازات سنن نو و کهن ایرانی دیگر اشکال فرهنگی دیگر نیز در دوره حکومت ایشان به حیات خویش ادامه میدهند. در چنین شرایطی کاملاً مشخص است که وضعیت زنان نسبت به دوران پیشین دچار تحول شده است. بررسی فرهنگ خود حاکمان که اصالتاً از چادر نشینان بیابانگرد آسیای مرکزی بودند نشان میدهد که بعضی از این آداب و رسوم آنان در مورد زنان البته زنان طبقه بالای جامعه همچون تعدد زوجات مستور بودن، زنان داشتن، زنان عقدی و غیر عقدی و… صدق میکند. هر چند از دوره اشکانی منبعی به زبان پهلوی اشکانی برجای نمانده تا ما را با زنان درباری و غیر درباری اشکانی، رتبههای اجتماعی آنها، میزان حضور ایشان در فعالیتهای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی آشنا کند، میتوان با استفاده از منابع تاریخی یونانی و رومی و دادههای باستان شناختی بخشهایی از مسائل اشاره شده را روشن کرد. برخلاف منابع تاریخی یونانی و رومی که بعضاً سطحی و غرضآلودند زنان در دوره اشکانی حق حضور در اجتماع را داشتهاند؛ بهطوری که حتی شاهان اهل حرم را با خود به جنگ میبردند. دادههای تاریخی بر اهمیت سیاسی زنان در این دوره و قدرت یافتن برخی از آنان همانند رینو آنزاز و موزا صحه میگذارد؛ تا جایی که ایشان به مقام نائبالسلطنه و شریک در امر حکومت هـم میرسد که سکههای ضرب شده در کنار منابع تاریخی دلیلی بر این ادعایند.
اسناد و آثار موجود همچون چرم نوشتههای اورامان و الواح بابلی نیز نشان از آن دارند که زنان دربار از جایگاه والایی برخوردار و افراد جامعه بر اهمیت و جایگاه آنان واقف بودهاند که در نجومی، حقوقی و مالی از ایشان و القابشان در کنار نام شاهان این عصر یاد شده است. همچنین زنان درباری در این دوره بهعنوان وسیلهای در جهت اتحادها و پیمانهای سیاسی ایفای نقش میکردند. نفوذ فرهنگ یونانی باعث میشود تا در هنرهای تجسمی شاهد افزایش چشمگیر آثار هنری با موضوع زنان و از آن جمله زنان برهنه و نیمه عریان باشیم. متأسفانه میزان آگاهی ما از زنان غیر درباری بسیار اندک است. اما آثاری به دست آمده که میتوان به برخی از ردهپهای اجتماعی آنها البته با توجه به ناآگاهی از سلسله مراتب واقعی قرارگیری آنها پی ببریم. از این قشر زنان میتوان به کاهنهها، موسیقیدانان، رقاصان و خوانندگان معابد و زنان تجار اشاره کرد. به استناد این دادهها زنان نه تنها حق شرکت در مراسم مذهبی را داشتند، بلکه خود بهعنوان کاهنه مسئولیت برگزاری مراسم را نیز عهدهدار بودند. آنها در معابد بهعنوان خواننده، نوازنده و رقاص انجام وظیفه میکردند. البته به دلیل قلت منابع نمیتوان به درستی میزان فعالیت زنان در فعالیتهای اقتصادی را سنجید، اما براساس آنچه گفته شد زنان در دوره پانصد ساله اشکانی در عرصههای مختلفی حضور داشتند و نمیتوان نقش آنها را در این خصوص نادیده یا کمرنگ انگاشت. حتی میتوان ادعا کرد که در این دوره با وجود جنگهای فراوان با روم و حضور مردان بسیاری در جنگ زنان بار سنگین تربیت و نگهداری از فرزندان و فعالیتهای کشاورزی و دامداری را نیز بر دوش کشیدهاند.
آرتا دخت و زنان دوره اشکانیان
در هیچ تاریخی به اندازه تاریخ اشکانیان، زنان دارای ازادی و رفاه نبودهاند. شهر هاترا یا الحضر در نینوای عراق امروزی یک «مادر شهر» بسیار ثروتمند اشکانی بوده که اداره آن را بیشتر زنان در دست داشتند. سبک لباس و جواهرات زنان نشان میدهد حتی زنان عادی هم در ثروت و رفاه غرق بودهاند. یکی از مهمترین زنان این دوره «آرتادخت» است.
آرتادخت (سده سوم میلادی) اقتصاددانی بود که در دوره اردوان چهارم (آخرین پادشاه اشکانی که به دست اردشیر پاپکان کشته شد) بهطور مستقیم در امور مالیات و خرج و دخل کشور دخالت داشت (در واقع نقش وزیر دارایی امروز را داشت).
او بیآنکه فشاری بر مردم بیاورد و باج و خراج را افزون نماید٬ کشور را به توانگری میرساند. چنانچه برآمده است از کارهای بزرگ او در گردآوری دارایی کشور، یکی جلوگیری از هزینههای بیهوده به ویژه درباریان و دیگری گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بودهاست. از او در هیچیک بیشتر میخوانیم.