سومین پژوهش هیچیک از امروز برای دوستان ما منتشر میشود. پژوهشی که بسیاری از سؤالهای مخاطب را جواب میدهد. بهشرط آنکه کوچک مطالعهای درباره میرزا کوچک خان جنگلی داشته باشد.
میرزا یونس استاد سرایی معروف به میرزا کوچک خان جنگلی در سال ۱۲۹۸ ه.ق (۱۲۵۹ش / ۱۸۸۰ م) در محله استاد سرای رشت متولد شد. محلهای که هنوز هم پابرجاست و بیشتر ساکنانش عاشق میرزا هستند.
ما برای پژوهش به این محله سفر کردهایم. محلهای که میرزا یونس در آن به دنیا آمده است.
آقای لاهیجی ساکن این محله است. او میگوید:
اینجا فروخته شده بود. مالک طبقه بالا مینشست و طبقه پایین را اجاره میداد. چند سال پیش تصمیم گرفت اینجا را بکوبد و بازسازی کند که همسایهها اجازه ندادند و اعتراض کردند. شهرداری پاپیش گذاشت و اینجا را بازسازی کرد.
آقای اقتداری که از سمنان برای زندگی به رشت آمده میگوید:
روزهای اول که اینجا ساکن شده بودم، هرگز فکر نمیکردم که مردم یکجا هنوز به یک فرد تعصب داشته باشند.
او میگوید:
«مردم این منطقه گاهی حتی به بسته بودن خانه موزه کوچکخان جنگلی واکنش نشان میدهند.»
الیاس ده ساله است و برای بازدید خانه موزه از طرف مدرسه آماده. تا دوربین را میبیند میپرسد:
شما اسم پدر میرزا کوچک خان جنگلی را میدانید؟ و برای ما توضیح میدهد. توضیحاتی که شاید برای شما هم جالب باشد.
چون پدر یونس میرزا بزرگ نام داشت، یونس از کودکی به میرزا کوچک و سپس به نام کوچک خان یا کوچک جنگلی شهرت یافت.
رشت این شهر دوستداشتنی و پویا با آن مردمان همیشه شاد و زحمتکش از ساعت ۸ صبح شاید هم زودتر بیدار و سرزنده است. شاید همین سرزندگی میرزا را عاشق زندگی و مردم کرده بود. او که دوران کودکی و جوانی در صالح آباد رشت به مدرسه جامع میرفت. برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در مدرسه محمودیه تهران صرف و نحو و مقدمات علوم دینی را یاد گرفت. تهران که فتح شد؛ میرزا یونس ۲۱ ساله بود. راه افتاد سمت زادگاهش رشت. رشت با ورود روسها، رشت سابق نبود. مردم از زورگویی روسها خسته شده بودند و همین خستگیها و ظلمها بود که شد آغاز شکلگیری نهضت جنگل.
مهین خانم به قول خودش یکی از قدیمیهای استادسراست. از او میپرسیم که آیا چهره میرزا کوچکخان جنگلی را بهخاطر دارد:
من نه. اما مادرم از ایشان تعریف میکرد. میرزا مرد بسیار زیبایی بوده. قد بلند و هیکلی. ورزش میکرده و همیشه لبخند میزده. چشمان نافذ و زیبایی هم داشته. مادرم تعریف میکرده که در آن زمان وقتی که از شهر (تهران) آمده بود، دختران بسیاری عاشقش شده بودند. البته میدانید که مثل الآن نبود. باور کنید شاید اتفاقی یک نفر صورتش را دیده و برای بقیه تعریف کرده بود.
درست میگوید، همه چیز فرق کرده است. حتی خانه پدری میرزا کوک خان. ظاهراً از اندازه واقعیاش کوچکتر است. در این خانه اسنادی از جنگلیها و نهضت وجود دارد که بسیار دیدنی است. شاید برای شما هم سؤال پیش بیاید. هدف جنگلیها چه بود؟
هدف جنگلیها چه بود؟
هدف جنگلیها اخراج نیروهای بیگانه، رفع بیعدالتی، مبارزه با خودکامگی، استبداد و برقراری حکومت مردمی بود. خود جنگلیها اهداف سیاسی خود را در مرامنامه اینطور نوشتهاند: «ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم. استقلالی به تمام معنی کلمه یعنی بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی. اصلاحات اساسی مملکت و رفع فساد تشکیلات دولتی که هر چه بر سر ایران آمده، از فساد تشکیلات است. ما طرفدار یگانگی عموم مسلمانانیم.»
این اساسنامه همچنان در خانه موزه موجود است. میرزا کوچکخان جنگلی شاعر آزادیخواه، وطنپرستی شجاع و دوستی نایاب بود. همین هم باعث میشود که وقتی رفیق با وفایش گائوک آلمانی (هوشنگ) در گدوک گیلوان به علت سرمای شدید فوت میکند او را تنها نگذارد و قلندوش کند. ما در پژوهشمان متوجه شدیم تفاوتهایی در جزییات زندگی «میرزا کوچکخان جنگلی» وجود دارد که منابع آن را اشتباه نقل کردهاند. برای دانستن این جزییات هیچیک را پیگیری کنید.