۳۰ آوریل ۱۹۹۸ درست چهل روز قبل از برگزاری جام جهانی فوتبال، دنیا با مردی خداحافظی میکرد که به قول خودش جغرافیای جهان عرب را با شعرهایش تغییر داد.
«نزار توفیق قبانی» شاعر سوری که به جرأت میتوان گفت یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین شاعران عرب طی صد سال گذشته بوده است. دكتر «شفیعی کدکنی» در كتاب شاعران عرب آورده: «چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه از شعرش خوشمان بیاید یا نه، «قبانی» پرنفوذترین شاعر عرب است.»
نزار قبانی شاعری عاشق
کسی که عشق را با کلماتش به بند میکشید و به اعتراف خود، آنقدر شجاع نبود تا برخی از اشعارش را در آتش سوزانده و آنها را از بند رها سازد.
«قبانی» هر چند در زندگی اولش چندان موفق نبود و در نهایت مجبور شد از همسرش زهرا جدا شود ولی پس از ازدواج با «بلقیس الراوی»، آموزگار عراقی؛ آنچنان عشق در زندگیاش فوران کرد و چنان موجی در وجودش به راه انداخت که در عشق ورزی تبدیل به الگویی برای دیگران شد. چنانچه دخترش بعدها خطاب به پدر چنین گفت:
«تو گند زدی به زندگی من! هر مردی در مسیر زندگیام قرار گرفت، با تو مقایسهاش کردم و از چشمم افتاد!»
شدت شور و علاقه «قبانی» به «بلقیس» به حدی بود که اکثر شعرهای عاشقانهاش را برای وی میسرود و خانهای که باهم در آن زندگی میکردند را نیز اینگونه توصیف میکرد: «میدانید چه حسی دارد که انسان در یک شیشه عطر زندگی کند؟ خانه ما آن شیشه عطر بود!»
هر چند این عشق و علاقه هم پایان غمانگیزی داشت و با مرگ بلقیس که در حادثه انفجاری در بیروت به وقوع پیوست؛ شیشه عطر قبانی برای همیشه شکست، ولی رایحه سحرانگیز آن تا پایان عمر بر عمق جانش باقی ماند و هر وقت دلتنگ همسرش میشد او را با اندوه و حسرتی فراوان «یا عطرا بذاکرتی؛ ای عطر حافظهام» یاد میکرد.
این اتفاق چنان در روحیه شاعر تاثیرگذار بود که برای همیشه زادگاه خود را ترک، به فرانسه و پس از آن به لندن نقل مکان کرد و پس از آن نیز هرگز ازدواج نکرد تا اینکه در همان شهر نیز از دنیا رفت و پس از مرگش، به دستور رئیسجمهور وقت سوریه پیکرش به زادگاهش برگشت و با تشریفات خاصی به خاک سپرده شد تا شاعری که یک عمر عشق را با صدای بلند فریاد زده بود، در دیار خود آرام بگیرد.
عشق دین دوم است!
«قبانی» در طول ۷۵ سال زندگی پرفراز و نشیب خود تأثیر به سزایی بر جهان ادبیات گذاشت. به طوری که تاکنون تیراژ کتابهای پنجاه گانهاش به بیش از ۱۰ میلیون نسخه رسیده است. با مرور و بررسی آثاری که از این شاعر نامدار به یادگار مانده، به وضوح پیداست که بیشتر از نصف آنها در ستایش عشق، زن و زیبایی است.
کسی که عشق را دین دوم خطاب میکرد و اعتقاد داشت که هر مرد، تنها به یک دقیقه زمان نیاز دارد تا عاشق زنی شود و پس از آن قرن ها نیاز خواهد داشت تا فراموشاش کند!
پس پر واضح است که فردی با چنین خصوصیات، لقب شاعر زن و عشق را به خود بگیرد.
از میان انبوه شعرهای «نزار» شعری که در سوگ همسرش سروده است را میتوان یکی از غمگینترین شعرهای جهان دانست:
بلقیس!
رفته بودی سر کوچه انار بگیری
دانههایت را آوردند
آنها بیروت را رها کردند
و آهویی را از پا در آوردند…