داستان فیلم «نوح» با یک فلاش بک کوتاه به داستان آدم و حوا آغاز می‌شود و سپس به کابوس های نوح پیامبر (با بازی راسل کرو) می‌رسد. آرونوفسکی در فیلمش هرگز از واژه خدا استفاده نمی‌کند، بلکه از کلمه خالق بهره می‌برد. نوح ( راسل کرو) که از نوادگان سِت (پسر سوم آدم) است،( به جای کِین، پسر اول آدم) تنها انسان درست کار آن روزگار است.او بعد از تجربه حالتی نظیر مکاشفه، تصمیم می‌گیرد تا نزد پدر بزرگش میتو سلاح( آنتونی هاپکینز) برود و نظر او را جویا شود. میتوسلاح مقداری دارو به نوح می‌دهد که باعث می شود مجدداً در نوح حالتی نظیر آن چه قبلا به او دست داده بود، تکرار شود. نوح بدین ترتیب متوجه می‌شود که خالق مقدر کرده تا به وسیله سیلی عظیم، زمین را از ناپاکی ها بزداید و او وظیفه دارد در این میان کشتی ای بسازد تا به وسیله آن از نسل حیوانات محافظت کند.

فرمانروای آن دوران، توبال کین ( ری وینستون)، از مقاومت نوح خوشش نمی آید و قصد دارد به زور کشتی را از نوح بگیرد. نوح هم در این میان از قدرت‌های غیرطبیعی بهره مند است. از جمله موجوداتی به نام نگهبانان (واچرز) که شبیه غول های سنگی در فیلم «هابیت: سفر غیرمنتظره» هستند و وظیفه محافظت از نوح و کشتی او را در برابر سپاهیان عظیم توبال کین را تا زمان فرا رسیدن باران بزرگ بر عهده دارند .

شخصیت پردازی نوح (راسل کرو) در این فیلم توسط آرونوفسکی مجذوب کننده است. او شخصی سرسخت و پرهیزکار است که مورد هجمه های گوناگون مردمش قرار می‌گیرد. در مجموع فیلم نوح آمیزه‌ای از ژانرهای مختلف است.

لحظاتی ریتم فیلم بسیار کسل کننده و یکنواخت و لحظاتی مملو از جنگ ها و نبردهایی عظیم و حماسی است. این سکانس های فانتزی تلاش دارند تا حس حماسی به بیننده القا کنند، اما استفاده بیش از حد جلوه های ویژه در بعضی از صحنه‌های فیلم « نوح» را بیشتر شبیه به یک بازی رایانه‌ای کرده است، که به گفته خیلی از منتقدان یکی از نقاط ضعف فیلم به حساب می‌آید. تولید این فیلم توسط آرونوفسکی، فیلم ساز مستقل سینمای آمریکا ،از همان روزهای اول در صدر اخبار سینمای جهان قرار گرفت .

دارن آرونوفسکی کارگردان فیلم نوح

دارن آرونوفسکی متولد ۱۲ فوریه ۱۹۶۹ در بروکلین نیویورک آمریکاست. او با وجود این که فقط چند فیلم در کارنامه خود دارد ،اما بسیار مورد توجه منتقدان و هنرمندان حرفه ای سینما قرار گرفته است .

آرونوفسکی-گارگردان

دارن آرونوفسکی

فیلم های آرونوفسکی بیشتر مضامین عمیق فلسفی دارند که پرداخت بسیار قوی این کارگردان، آن ها را برای مخاطبان عام تر هم جذاب کرده است. مضامین فلسفی به کار گرفته شده در فیلم های آرونوفسکی بیشتر تمایل به مضامین فلاسفه مشرق زمین دارد.

آرونوفسکی فیلمنامه تمام فیلم هایش را نیز خود نوشته است .او از بچگی عاشق هنر بود و حتی روی دیوار خیابان ها نقاشی می کشید و در سال‌های بعد علاقه بسیار زیادی به فیلم های کلاسیک و کمدی پیدا کرد. بعد از تمام کردن دوره دبیرستان ،آرونوفسکی به دانشگاه هاروارد رفت و در آن جا مشغول به تحصیل در رشته فیلم سازی و انیمیشن شد .او کار در سینما را با فیلمنامه نویسی آغاز کرد و توانست جوایز بسیار زیادی از جشنواره های معتبر برای خود کسب کند .

سپردن صندلی کارگردانی« نوح» به دارن آرونوفسکی که از او به عنوان فیلم سازی با ذهنیت مستقل نام برده می شود، ریسک بسیار بزرگی بود که بسیاری از کارشناسان درباره عواقب آن تردید داشتند. پروژه« نوح» قرار بود به واقع یک پروژه پرهزینه باشد و کمپانی پارامونت نیز حساب ویژه‌ای روی فروش فیلم باز کرده بود.

مایکل ویلکینسون طراح لباس فیلم نوح

مایکل طراح صحنه و لباس مستقر در لس آنجلس و فارغ التحصیل در رشته طراحی لباس از موسسه ملی هنرهای دراماتیک سیدنی، شهر زادگاهش، است. او عضو رسمی آکادمی هنرهای سینمایی و انجمن طراحان لباس هالیوود نیز هست . مجله ورایتی به تازگی او را به عنوان یکی از ۱۰۰ طراح لباس تاثیر گذار در تاریخ سینما معرفی کرده است.

مایکل-ویلکینسون

مایکل ویلکینسون

مایکل در ابتدا با طراحی صحنه و لباس در تئاتر استرالیا کار خود را شروع کرد و در این زمینه توانست عناوین بسیاری برای خود کسب کند.او بعد از مهاجرت به آمریکا کار در سینما را با دستیاری در فیلم« مولن روژ » آغاز کرد. او خیلی سریع توانست کار خود را با فیلم های مهمی مانند« مهمانی هیولا »و« حقه بازی های آمریکایی» ادامه دهد و برای اشخاصی مثل کریستین بیل و جنیفر لارنس لباس طراحی کند و برنده جوایز متعددی از قبیل بفتا و جایزه ویژه انجمن طراحان لباس شود. او هم چنین چندین بار نامزد بهترین طراحی لباس برای مراسم اسکار نیز بوده است. مایکل به عنوان یکی از بهترین طراحان فانتزی لباس در سینما شهرت دارد. از طراحی های درخشان او می‌توان به فیلم های« ۳۰۰ »، «بابل» ، «بتمن» و« سوپرمن» نیز اشاره کرد.

سخنان مایکل ویلکینسون در رابطه با فیلم نوح

او در ارتباط با طراحی لباس فیلم «نوح» گفته : «من در ابتدا نشانه ها و ویژگی های کاراکتر ها و جهان محیطی فیلمنامه را به صورت مجزا یادداشت کرده  و تمامی کنش هایی را که بین کاراکترها در صحنه‌های مختلف وجود داشت، جداگانه بررسی کردم .حتی روند تکامل شخصیت را از طریق زنجیره دراماتیک داستان تحت نظر قرار دادم. در هر مرحله با کارگردان نگاه خودم را در میان گذاشتم. آرونوفسکی معتقد بود حرف اصلی فیلم« نوح» این است که انسان ها زمین را به فساد کشیده اند و اکنون خالق قصد دارد تا این آلودگی ها را از روی زمین پاک کند. فیلم می‌خواهد بگوید که انسان‌ها حق نجات ندارند. به عقیده او تنها دلیل این که نوح و خانواده‌اش از این قاعده مستثنا شده‌اند، این است که بتوانند نسل حیوانات را از انقراض حفظ کنند .گویا فیلم جنبه زیست محیطی به خود می‌گیرد و توجه چندانی در فیلم به مسئله احیای مجدد نسل انسان نشده. تنها زن بازمانده ای که سن کمی هم دارد ،دخترخوانده نوح، ایلا (اما واتسون)، است که او هم نازاست .اگر نوح، زنش و سه پسرش بمیرند ، نسل انسان منقرض خواهد شد .

اما-واتسون-در-فیلم-نوح

اما با این که وقوع این معجزه حتمی است، نوح از تصمیمش منصرف نمی‌شود . در واقع هسته کلی فیلم« نوح» طبیعت به حساب می‌آید . از نظر آرونوفسکی مهم ترین بخش داستان به خشم طبیعت و بازخورد آن توسط حیوانات و موجودات بر می گردد. از نظر او نوح و خانواده اش خود بخشی از محیط زیست بودند و ما باید برای ایده های اولیه به فکر این باشیم که لباس نیز عنصری وابسته به طبیعت به حساب می آید و از مواد و مصالحی استفاده کنیم که خارج از این چرخه نباشند.»

سخنان آرونوفسکی در رابطه با طراحی لباس فیلمش

آرونوفسکی نیز در ارتباط با طراحی لباس گفته:  « از همان نقطه شروع می دانستم یکی از مهم ترین بخش های بصری فیلم که در روند دراماتیک تاثیر بسزایی خواهد داشت، طراحی لباس خواهد بود. بعد از این که مایکل ویلکینسون به عنوان طراح لباس به تیم تولید اضافه شد، جلسات زیادی را گذاشتیم و با هم ایده های اولیه را بررسی کردیم . هر چند تا حد خیلی زیادی فیلم« نوح» را می توان در گونه فیلم های تخیلی و فانتزی سینما به حساب آورد، ولی من و مایکل بارها در جلسات تاریخ و دوره زمانی داستان نوح را مورد مطالعه قرار دادیم. به نظر من طراحی لباس در این فیلم حال و هوایی تخیلی به همراه دارد و با داشتن همه عناصر مربوط به دوران تاریخی گذشته از یک بی مکانی و بی زمانی نیز بهره مند است. پس مایکل باید برای القای این جهان همه امکانات بصری را به خدمت می گرفت تا توسط لباس تصویری دقیق و فانتزی به مخاطب ارائه کند . »

مایکل خود گفته بود: «ما برای طراحی در این فیلم می بایست تاریخ را بررسی می کردیم؛ این که پوشش اولیه بشر به چه صورت بوده و طبیعت چقدر در این پوشش نقش داشته است .از آغاز ظهور انسان، همیشه چگونگی پوشش و نجات او از سرمازدگی مطرح بوده است .مردم باستانی مصر حدود ۵۵۰۰ سال پیش هنر ریسندگی و بافندگی پنبه را فرا گرفتند و چینی‌ها با پرورش کرم ابریشم نزدیک به ۳۶۰۰ سال پیش مشکلات پوشش خود را برطرف کردند. با علم به این رویدادها موادی که مورد نیاز ما برای توصیف دوران تاریخی فیلم انتخاب شد، کتان، پنبه، کنف و چرم های حیوانی و رنگ های گیاهی بود . ما به وسیله همین چند مورد باید خشونت و عصیان گری طبیعت را در لباس ها نمایان می کردیم .در ابتدا مسئله کمی گنگ به نظر می رسید، ولی به مرور با روند تحلیل بیشتر داستان توانستیم پیشرفت های خوبی را به دست آوریم .

در ادامه با طراحان لباس های گیاهی مثل استلا مک کارتی و خانه مد لباس گیاهی در آمریکا مشورت کردیم و توانستیم چند قلم لباس را از آن ها کرایه بگیریم و با مشورت آرونوفسکی با کمی تغییر در بافت و رنگ ،از آن ها استفاده کردیم که برای مثال می‌توان به کفشی اشاره کرد که توسط واتسون در فیلم پوشیده شده بود.

طراحی لباس کاراکتر نوح

اما مهم‌ترین بخش طراحی لباس فیلم برمی گشت به کاراکتر نوح که در همین راستا به توصیه آرونوفسکی به سراغ مت ریتسما، هنرمند نقاش و بافنده ای رفتیم که قبلاً نیز در چندین کار، از جمله در فیلم های «قوی سیاه» و« چشمه» کمک بسیاری را به آرونوفسکی کرده بود. مت هنرمندی بود که می توانست به وسیله نساجی و رنگ کارهای فوق العاده ای را از خود خلق کند. من بعد از جلسه های متعدد با مت و تحلیل موشکافانه کاراکتر نوح توانستم با او به یک نقطه مشترک برسم .

راسل-کرو-در-فیلم-نوح

راسل کرو در فیلم نوح

اولین اشتراک ما انتخاب رنگ خاکستری به عنوان پس زمینه اصلی لباس بود. زیرا این رنگ نشانه ترس و نبودن احساس است و شفافیت و درخشندگی دیگر رنگ‌ها را نیز کم می کند. در زمان جنگ و افزایش فشارهای روانی تمایل به این رنگ بیشتر می شود. رنگ خاکستری پذیرای افکار جدید است و بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ارتباط برقرار می کند. تحت تاثیر رنگ خاکستری افراد با شخصیت، محترم، مسلط به خود و اهل عمل به نظر می‌رسند و شخصیت آن ها تا حدی اسرارآمیز، زیرک و جذاب جلوه می کند .

جنس لباس

در ارتباط با جنس لباس، مت توانست جنسی از برزنت فرسوده را طراحی کند که برای نوح و خانواده‌اش مناسب به نظر می رسید و به وسیله مقداری پارچه سن و حالات روانی کاراکترها را به نوبه خود تغییر میدادیم. تکنیکی که برای بافت لباس در این فیلم به کار گرفته شد، استفاده نوعی پارچه کتان و پنبه به وسیله رنگ هنگام دوخت برزنت بود که هم می‌توانست لباس را زیباتر جلوه دهد و هم در عین حال به فرسودگی و جنس متفاوت لباس کمک بسیاری کرد. در فیلم «نوح» مقدار زیادی از پارچه ها توسط همین تکنیک ساخته و بعد طراحی و دوخته شد. در بعضی از مواقع نیز نوعی چرم طبیعی را به لباس نوح اضافه کردیم و با قلم مو تاش های رنگی قهوه ای و سبز نیز روی آن کشیدیم که در صحنه های طوفان و بعد از خیس شدن لباس حس سنگینی و مقاومت را از خود نمایان کند .

به طور کلی می‌توان گفت در طراحی لباس فیلم« نوح» عنصر اصلی تکه های اضافه و هم چنین تاش های رنگی مکمل پارچه به حساب می آید که گاهی به صورت چرم و ریشه های کتان و گاهی به صورت تکه تکه های فولاد بریده شده به لباس ها اضافه شده بودند و هویت جدیدی را به لباس ها می بخشیدند . »

 

به اشتراک گذاری

تاریخ انتشار:10 آذر, 1401

دیدگاه خود را بنویسید