سامان سالور کارگردان پر کاری نیست. بین ساختههایش فاصله میگذارد. به جزییات اهمیت میدهد و برایش مهم است که مخاطب را معطل نگه ندارد. ساختهی آخر او هماکنون بر روی پردهی سینماست.
سهکام حبس
سالور همیشه برای پردهی اولش زمان خرج میکند. در این فیلم هم با جزییات زندگی نسیم و مجتبی با بازی پریناز ایزدیاز و محسن تنابنده آشنا میشویم. جزییات زندگی آنها، صمیمت و علاقهای که دارند، شغلشان، طبقه اجتماعی و حتی درآمدشان برای مخاطب شفاف میشود. این زوج که به تازگی بچهدار شدهاند زندگی شادی دارند. مجتبی ظروف پلاستیکی یکبار مصرف میفروشد و نسیم عروسکهای پلاستیکی را در خانه میسازد و ترشی میاندازد. از آن دست زنهاست که برای شوهرش تتو میکند اما کلاس دین و روضهخوانی هم میرود. اینها اطلاعاتی است که فیلم در پردهی اول به مخاطب میدهد چرا که اوج و فرود قصه در اینها نیست، پس شناخت این خانوادهی سه نفره برای مخاطب لازم است.
چیزی شبیه مردن
همه چیز عادی و حتی خوب است تا وقتی که مجتبی تصادف میکند. در اثر این تصادف رازهای کنترل شده زندگی مجتبی از دست او خارج میشوند و زندگی نسیم شکل دیگری به خود میگیرد. ورود قصه به اعتیاد «مجتبی» زن خوشبخت قصه را به زن فروشنده مواد تبدیل میکند. وقتی «نسیم» ناچار میشود برای مجتبی وسیلهی استفاده، آن هم در بیمارستان فراهم کند، داستان تازهای آغاز میشود. شبیه این سکانس را فیلم سنتوری به یاد میآوریم وقتی پدر ناچار میشود برای پسرش تزریق انجام دهد. حالی شبیه مردن در عین زندگی.
«نسیم و مجتبی»؛ قابل باور، شبیه همسایه
بازی «پریناز ایزدیار» و «محسن تنابنده» از آن دست بازیهای خوب و روان فیلمهاست. بازی درخشان «پریناز ایزدیار» نقطهی قوت فیلم است. نقشی که میتوانست تکراری بهنظر برسد را نجات میدهد و به نقشی بدنه و قابل تکیه تبدیل میکند. او به راستی یک ستاره است. «ایزدیار» با اخلاق حرفهای و دوری از حاشیه، به جایگاه مطمئنی در سینما رسیده است. او در کنار «محسن تنابنده» که کارگردان بازیگر خوبی است، بدون نفسزدگی جلو میرود. نسیم و مجتبی قابل باور هستند شبیه همه زوجهایی که در اطرفمان میشناسیم. همین بازی روانشان کمک میکند فیلم را دوست داشته باشید و از دیدن آن خسته نشوید.
«سهکام حبس» فیلم شادی نیست اما ارزش دیدن دارد. اگر حوصلهی رفتن به سینما را دارید، اگر دلتان میخواهد فیلمی با ژانرِ اجتماعی تماشا کنید این فیلم برای شما انتخاب خوبی خواهد شد.