فشن یک صنعت نیست یک هنر است. یک هنر تمام عیار و جذاب. خیابانها هم بزرگترین گالری هنری دنیا محسوب میشود. ما هر روز از خواب بیدار میشویم و مطابق سلیقهی خودمان لباسی را انتخاب میکنیم تا زیباتر بهنظر برسیم. آدمهایی که اهل جزئیاتاند، میدانند که یکی از جذابترین بخشهای استایل، اکسسوریها هستند. همین زیورآلات کوچک و بزرگ پوشش ما را کامل و جذاب میکنند.
با این مقدمه قرار است گفتوگوی «هیچ۱» را با یکی از طراحان جوان و خوشسلیقه برای شما به اشتراک بگذاریم. هنرمندی جسور و خلاق که با یک مادهی جدید گوشواره و گردنبندهایی خاص و دلپذیر تولید میکند. پس به سرزمین «اوراچیک» و دنیای فکری درسا خوش آمدید.
من «درسا افلاکی» متولد سال ۱۳۷۵ هستم. رشتهی تحصیلی من مهندسی پزشکی است و در این زمینه، کار میکنم. اما همیشه به کارهای هنری، ساختن و خلق کردن علاقه زیادی داشتم پس تصمیم گرفتم در کنار کار اصلی به کار هنری هم بپردازم.
قصهی تولد «اوراچیک» را برای ما تعریف میکنید؟
من همهی هنرها را به هم مرتبط و زیورآلات را تکمیلکننده استایل هر فرد میدانم. پس تصمیم گرفتم برند خودم را در همین راستا راهاندازی کنم. در زمینهی هنرهای تجسمی کلاسهای مختلفی رفته و دوره دیدهام. در کارها و طراحیها هم از همین هنر استفاده میکنم. باید بگویم که در ابتدا با چالشهای زیادی روبه رو شدم. چون اکثر طراحهای زیورآلات با طلا و نقره کار میکنند، اما من به دنبال متریالی بودم که بتوانم کارهای فشن و متفاوتتری را طراحی کنم که برای طرفداران دنیای آکسسوری، اقتصادی و به صرفه هم باشد و بالاخره بعد از چندین ماه تلاش، همانی که میخواستم را پیدا کردم: «پلیمر».
با خودم گفتم دیگر تمام است. اما تازه اول چالشهای من بود. کار با این مادهی جادویی در عین سادگی؛ پر بود از رمز و راز همینطور ریزهکاریهایی که ماهها طول کشید تا یاد بگیرم. ولی ناامید نشدم چون بهنظرم اینکه بتوانم با دستانم از جسمی سخت چیزی را خلق کنم که زینتی برای هر فرد باشد و قابل لمس یا حس کردن؛ خیلی لذت بخش است. در نهایت بعد از هفت ماه تمرین، آزمون و خطا به آن فرمولی که میخواستم رسیدم و توانستم تجارت کوچک خودم را راهاندازی کنم. در ۱۶ تیر ۱۴۰۱ «اوراچیک» متولد شد. «اوراچیک» در زبان انگلیسی به معنای احساس شیک بودن است و چون علاقهی زیادی به اینکار و خلق کردن دارم، دلم میخواهد، حس شیک بودن را به دیگران انتقال بدهم.
لطفاً در مورد سبک کاری، محصولات «اوراچیک» و چالشهای انتخاب این سبک و ساخت زیورآلات بگویید.
همه کارهای ما از جنس «پلیمر» و کاملاً دستساز است. یعنی از صفر تا صد را خودمان طراحی میکنیم و محصولات را میسازیم. اگر بخواهم دقیقتر توضیح بدهم اینطور است که من همیشه عاشق چیزهایی بودم که کمتر شبیهشان دیده میشود. برای همین، سبک «ماکسیمال» رو انتخاب کردم. اولش کمی ترسیده بودم. چون اکثر رقیبهای من سبک «مینیمال» داشتند و سبکی که برای کار انتخاب کردم خیلی عامه پسند نیست. بیشتر طرفداران دنیای فشن، مد و استایل میتوانند درکش کنند یا حتّی دوستش داشته باشند. در سبک «ماکسیمال» افراط، ابداع و پیچیدگی از مهمترین ویژگیهاست.
برای خلق یک سبک «ماکسیمال»، باید به اندازهی کافی جسور باشیم. چون با پوشیدن لباسهای متفاوت، طرحهای شلوغ و رنگهای بُلد، جلب توجه میکنیم. این شلوغی به معنای شلخته بودن نیست باید بدانیم که چطور این آیتمها را کنار هم قرار بدهیم و با هم دیگر ترکیب کنیم تا استایلمان شلخته به نظر نرسد. سبک «ماکسیمال» بیشتر از همه مورد توجه سلبریتیها به خصوص هنرمندان قرار گرفته، چون یک سبک خاص پر زرق و برق و جسورانه است که بسیار جلب توجه میکند، از طرفی علاقهی شخصی خودم به این سبک است و جسور بودن را دوست دارم. تمام زیورآلاتی که در برند «اوراچیک» طراحی میکنیم از سبک ماکسیمال است. در واقع این سبک نقطه تمایز ما با دیگر برندهای تولید کننده زیورآلات دستساز است.
شما برای طراحی چه نکتههایی را در نظر میگیرید؟
من برای طراحی گوشوارهها از گرافیک و مبانی هنرهای تجسمی استفاده میکنم. در «اوراچیک» قرار نیست چیزهای ساده و معمولی ببینیم. چون دقیقاً در طراحی و تولید همهی محصولاتمان دنبال همین توجه و منحصربه فرد بودن هستم. پس با قاطعیت تمام میتوانم تک بودن تمام محصولاتمان را تضمین کنم. حتّی بگویم تمام کارهای ما فشن همینطور متناسب با مد و ترندهای روز دنیا طراحی و تولید میشود. ما هیچگونه کار ساده و عامهپسندی نداریم. به نظرم اگر شما هم مثل من دنبال کارهای خاص فشن و تک هستید جای درستی آمدید.
«درسا افلاکی» باحوصله به سوالات «هیچ۱» جواب داد و قصهاش را گفت. راستی اگر شما هم عاشق زیورآلات و گوشوارهاید و خاص بودن و توجه به جزئیات را در اولویت میدانید «اوراچیک» شما را خوشحال میکند.