«حسن فتحی»؛ کارگردان تاریخیسازی که مخاطب او را پذیرفته و دوست دارد. کمتر کسی «پهلوانان نمیمیرند»، «شب دهم»، «شهرزاد» و «جیران» را در خاطرش نگه نداشته است. سریالهایی که کموبیش قصهای از تاریخ را روایت میکنند. او در این سالها نشان داده که مخاطب را میشناسد و نبض جریانسازی در سریال را بلد است. شاید او در عرصهی سریالسازی تنها موفق روزگار خود نباشد که نیست اما بیشک او را باید از فاتحان کشف مخاطب دانست و در ستایش موفقیت او نه شهرزاد نه جیران بلکه «شب دهم» دلیلی کافی است. سریالی که برای همزمانی نوروز و محرم ساخته شد و آن سالها تلویزیون را از رکود نجات داد. حسن فتحی به خوبی توانسته به بازیگرهایش تضمین موفقیت و بازیابی بدهد. زنان سریال او، پربحث و جنجالی خواهند شد. کیست که «ترانه علیدوستی» در شهرزاد یا «پریناز ایزدیار» در جیران را به یاد نیاورد. جدا از قصه و موفقیت بازیگران طراحی صحنه و لباس اثر تاریخی بسیار مهم است. این یک گفتوگوی کوتاه «هیچیک»ی با «حسن فتحی» و آغازی بر چگونگی روایتهای تاریخی است.
میان آثار تصویری بهخصوص تاریخی چقدر باید به واقعیت تاریخی طراحی لباس وفادار باشیم؟
در حدی كه فضای قصه اقتضا میكند.
در آثار شما چقدر از طراحی لباس حاصل تخیل شما و چقدر حاصل واقعیت تاریخی سریال است؟
طراحی لباس در آثار تاريخی من بیارتباط با رويكرد من در ساخت درام تاريخي نيست. رويكردی مبتنی بر تركيبی از واقعيت تاريخی و تخيل داستانی.
آیا مثبت یا منفی بودن کاراکتر در طراحی لباس بازیگر تفاوت ایجاد میکند؟
تعريف شخصيت از منظر روانشناختی، موقعيت اجتماعی، طبقاتی و شغلی وی قطعاً در نحوه طراحی لباس و رنگآميزی آنها نقش دارد.
چقدر در طراحی لباس کاراکتر سلیقه خود بازیگر در نظر گرفته میشود؟
در حدی كه در خدمت قصه باشد و با ويژگیهای نقش وی مغايرت نداشته باشد. همكاری در اين فقره بصورت گفتوگو و با هدف رضايت هر دو طرف صورت میگيريد.