آنتیبیوتیک کمتر از یک قرن پیش ظاهر شد و بهطور اساسی زندگی بشر را تغییر داد. چگونه این اتفاق افتاد؟
نان در برابر زخم
قبل از دهه ۱۹۴۰، مردم عمدتاً به دلیل عفونتها میمردند. زندگی بعد عفونت غیرممکن بود. پس از بیمار شدن، فرد باید فقط به مصونیت خود تکیه میکرد. که همیشه نجات دهنده نبود. ضد عفونیکنندهها، آنهایی که وجود داشت فقط برای مصرف خارجی مناسب بود و چیزی را تضمین نمیکرد. یک خراش و کثیفی که پیش میآمد برای آماده شدن در راستای مرگ کافی بود. در عین حال، بشر از قبل در دوران باستان میدانست که کپک باکتریها را میکشد. بهعنوان مثال، رومیها با استفاده از نان خیس شده و کپک زده، زخمها را درمان میکردند. اما هیچکس نتوانست این فرآیندها را به طور علمی توضیح دهد و کپک را به دارو (تا سال ۱۹۸۲) تبدیل کند.
پنیسیلین
اتفاقی رخ داد. الکساندر فلمینگ باکتریشناس به تعطیلات رفت و ظرف را شسته نشده (که در آن باکتری پرورش میداد) در آزمایشگاه گذاشت. وقتی برگشت دید کپک در جام رشد کرده است. هیچ باکتری در اطراف قالب وجود نداشت. فلمینگ تصمیم گرفت کپک برای باکتریها خطرناک باشد. او نتوانست ماده شفابخشی به نام پنیسیلین را جدا کند. ۱۰ سال بعد، همکارانش این کار را کرده و جایزه نوبل را دریافت کردند.
انقلابی برای سلامت
اولین آنتیبیوتیکها در طول جنگ جهانی دوم تولید شد. این امر جان میلیونها نفر را نجات داد. ذات الریه، سیفلیس، استئومیلیت و بسیاری از بیماریهای دیگر به وضوح کشنده نیست. ظهور آنتیبیوتیکها جراحی را بسیار پیشرفته کرد و اکنون امکان انجام عملیات پیچیده را بهوجود دارد.
باکتریهای دارای ایمنی
این انقلاب پزشکی جنبه منفی داشت. معلوم شد که باکتریها میتوانند با آنتیبیوتیکها سازگار شوند و ایمنی خود را ایجاد کنند. هر چه بیشتر آنتیبیوتیکها را مصرف کنیم، میکروبهای مقاوم در برابر آنها سریعتر تکثیر میشوند. امروزه وظیفه دانشمندان پیشی گرفتن از گسترش چنین باکتریهاییست تا درمانی قویتر از آنها پیدا کنند.
صرف نظر از این، آنتی بیوتیکها بیش از هر اختراع دیگری در تاریخ بشر جان انسانها را نجات دادهاند.