نشانهشناسی مد را میتوان زبانی دانست که با آن حرف میزنیم، بیآنکه کلامی به زبان آوریم. هر لباس، هر رنگ، هر جنس پارچه و حتی کوچکترین جزئیات ظاهری ما همانند «نشانهای» عمل میکنند که معنایی را منتقل میسازد. درست همانطور که در زبان، واژهها در کنار هم جمله میسازند، در مد نیز شلوار جین پاره، کتوشلوار رسمی، کفش ورزشی حجیم یا یک روسری ابریشمی میتوانند مثل کلمات کنار هم قرار گیرند و پیامی کامل دربارهی ما بسازند.
ریشه در علم نشانهشناسی
این دیدگاه از دل «نشانهشناسی» (Semiotics) بیرون آمده است؛ دانشی که به مطالعهی نمادها، علائم و معناهای آنها میپردازد. در مد، این نمادها نه فقط کلمات یا تصاویر، بلکه لباسها، برشها، برندها و سبکهای ترکیب پوشش هستند.
یک پیراهن سفید ساده میتواند معنای پاکیزگی، مینیمالیسم یا حتی نوعی فاصلهگذاری اجتماعی را القا کند.
لباس سیاه کوچک شانل سالهاست به عنوان نماد جاودانگی و ظرافت زنانه در حافظهی جمعی جهان ماندگار شده است.
طراحیهای اغراقشدهی Balenciaga چالش و طغیانی در برابر استانداردهای سنتی مد تلقی میشوند.
چرا شناخت آن مهم است؟
زیرا هیچ پوششی بیمعنا نیست. حتی وقتی فردی ادعا میکند «لباس برایم مهم نیست»، همین بیاعتنایی به مد خود یک پیام است؛ پیامی از بینیازی یا اعتراض به جریان غالب. در واقع، مد همیشه سخن میگوید:
دربارهی جایگاه اجتماعی (کیف برند لوکس یا کفش دستدوز محلی)
دربارهی هویت فرهنگی (پوشش سنتی یا مدرن، ملی یا جهانی)
دربارهی ارزشها و باورها (مینیمالیسم، تجملگرایی، پایداری و محیطزیست)
و حتی دربارهی حالت روانی و عاطفی (رنگهای شاد یا تیره، لباسهای آزاد یا تنگ).
مد به مثابهی زبان
وقتی به مد از دریچهی نشانهشناسی نگاه کنیم، میتوانیم آگاهانهتر استایل خود را بسازیم. یعنی بهجای اینکه لباس صرفاً یک پوشش باشد، آن را به ابزاری برای گفتوگو با جهان تبدیل کنیم. همانطور که در نوشتن متن، انتخاب واژهها مهم است، در مد نیز انتخاب یک کت رسمی یا یک هودی اسپرت میتواند معنای متفاوتی به «جملهی ظاهری» ما بدهد.