«سرگیجه» محصول ۱۹۸۱ و یکی از دو یا سه فیلم بزرگ کارنامه هیچکاک است. بی اغراق یکی از تعریفی ترین فیلم های او نیز هست که مستقیماً پس زمینه هایی را که هنرش را کنترل میکند ،به مخاطب نشان میدهد. این فیلم به شخصیت خود آلفرد هیچکاک برمی گردد و به نوعی بازتاب شیوه رفتاری او و ترس و تلاش او برای به کنترل درآوردن یک زن است .
بازیگران اصلی این فیلم روان شناسانه، جیمز استوارت و کیم نواک بودند. این فیلم بر پایه فیلمنامه ای از آلک کوپل و ساموئل اتایلور تهیه شد .
داستان فیلم سرگیجه
داستان فیلم از این قرار است که پلیسی در یک تعقیب و گریز روی پشتبام های سانفرانسیسکو کشته می شود و باعث مرگ او کاراگاه اسکاتی فرگوسن است.اسکاتی به شدت از ارتفاع می ترسد.او که دچار عذاب وجدان شده، از تشکیلات پلیس بیرون می آید و برای آرامش یافتن به محبوبه اش،میچ، روی میآورد.میچ سعی دارد با مراقبت و دلداری اسکاتی را به خود بیاورد. یکی از رفقای دوران دانشکده، اسکاتی را استخدام میکند تا همسرش را که تمایل به خودکشی دارد ،تعقیب کند. ولی رفیق اسکاتی در واقع تصمیم به کشتن زنش دارد .در حالی که اسکاتی و مادلین به سوی یک بازی موش و گربه مرگبار کشیده شده اند، اسکاتی سر از پا نشناخته عاشق مادلین می شود .
رنگ ها در لباس فیلم سرگیجه
عاشقان فیلم «سرگیجه» هیچکاک- که چندی پیش از نگاه منتقدان به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما انتخاب شد- قدر و منزلت لباس سبز رنگ جودی (کیم نواک) را میدانند. قصه لباس خاکستری مادلین (کیم نواک) و اهمیت آن در زمانی که جودی به مادلین تبدیل می شود، حکایت جداگانهای دارد. مادلین لباس خاکستری ای دارد که نشانه اوست و زمانی که اسکاتی در جست وجوی مادلین به جودی( دختری که تظاهر کرده بود زنی به نام مادلین است) بر میخورد، لباس سبز جودی چشم هر تماشاگری را به خود جذب میکند.
ادیت هد طراح لباس مشهور
ادیت هد، طراح برجسته تاریخ سینما، که طراحی لباس فیلم «سرگیجه» را نیز بر عهده داشت، یکی از رکوردداران اسکار در این رشته است.او با کسب هشت جایزه اسکار پرافتخارترین طراح تاریخ سینما به حساب میآید. از فیلم های مهم او میتوان به« همه چیز درباره ایو»،« تعطیلات رومی» و «پرندگان »اشاره کرد.
او در ۲۸ اکتبر ۱۸۹۷ در کالیفرنیا متولد شد. بعد از تحصیل در رشته پژوهش هنر در دانشگاه برکلی در سال ۱۹۳۳ برای طراحی به استودیو پارامونت دعوت شد و بعد از گذراندن دوره های آموزشی حدود ۴۴ سال طراح ارشد و مدرس این استودیو شد. بعدها به عنوان طراح ارشد لباس در استودیو یونیورسال مشغول به کار شد که در این دوران با کارگردانان بزرگی همکاری داشت . در اواخر عمر ادیت بارها از سوی نشریات و موسسه های مختلف فیلم سازی به عنوان برترین طراح لباس تاریخ سینما انتخاب شد. او در بیش از ۱۱۰۰ فیلم با عنوانهای مختلف همکاری داشت و ۳۵ بار نیز کاندیدای جایزه اسکار برای طراحی لباس شد که توانست هشت مجسمه را با خود به خانه ببرد. ادیت در۲۴ اکتبر ۱۹۸۱ در سن ۸۳ سالگی از دنیا رفت.
ادیت معمولاً در طراحی هایی که برای فیلم های بسیاری انجام داده ،بیشتر از هر چیز به رنگ اهمیت میدهد. عنصر رنگ برای او دارای جنبه های گوناگون بود. از نظر ادیت رنگ ها آن چنان در روح و روان آدمی اثر می گذارند که موجب تغییر رفتاراو می شوند و این نوع تغییر به تحول در خصوصیات و شخصیت افراد منجر می گردد. البته سینما به دلیل جلوه های بصری بسیار زیادش، می تواند تاثیر بسیار زیادی روی مخاطب و حتی خود بازیگر بگذارد. رنگ مغز را تحریک میکند و در نتیجه براعصاب و روان انسان اثر می گذارد. بیشترین رنگی که ادیت به آن علاقه نشان میداد، رنگ خاکستری بود.
ادیت میگوید:« در ارتباط با طراحی لباس فیلم «سرگیجه» قصد داشتم لباس های خوب و با ارزشی را تن کیم نواک کنم که از درخشش بسیاری برخوردار باشند که با ترکیب رنگ های مورد نظر شخصیتش ملموس تر شود. اما هیچکاک گفت که ترجیح میدهد لباس های او به چشم نیاید.او هیچ لباس روشنی دوست نداشت ،مگر این که به درد قصه بخورد. و خب این داستان چندان هم عجیب نیست ،چون همه میدانند که هیچکاک چطورحتی رنگ اتومبیل های در حال گذر در یک صحنه را هم تعیین میکرد و من هم به این موضوع اذعان دارم. هیچکاک تصویر را نقاشی می کرد و رنگ برای او خیلی اهمیت داشت.»
هرچند خود هیچکاک در روند تولید صحنه هایی از فیلم را انتخاب کرد که اصرار داشت لباس بیشتر دیده شود و چشم مخاطب را به خود جلب کند. مثل صحنه های دیدار جودی در هتل،یا حضور مادلین با لباس شب در مهمانی.
اهمیت رنگ خاکستری برای شخصیت مادلین
هیچکاک بیشتر ازنوع و فرم لباس، مانند خود ادیت معتقد بود باید با تضاد رنگ ها و جنس لباس ها شخصیت مادلین و جودی را از هم متمایز کرد. از نظر او نیز در این فیلم رنگ جنبههای روانی بیشتری روی مخاطب خواهد گذاشت . ادیت در این مورد میگوید: «من برای شخصیت مادلین رنگ خاکستری را بیشتر از هر رنگ دیگر مد نظر داشتم. خاکستری رنگی است آزاد از هرگونه محرک یا گرایش درونی،نه اضطراب آفرین است و نه آرامش بخش.
این رنگ موجب می گردد که چشم و اعصاب دچار خستگی و ملالت نگردد، زیرا اعصاب چشم نه اجباری دارند که مانند مواجهه با سفیدی، با شدت آن مقابله کنند و نه مجبورند که مانند مواجهه با سیاهی فشاری را متحمل شوند. ولی از لحاظ روانی بعد از گذشت زمان در روح آدمی یک رخوت و کسالت ایجاد خواهد کرد.»
ادیت برای مادلین که شخصیت با وقار و آرام تری را نسبت به جودی دارد، رنگ خاکستری را برگزید .
نکته جالب این بود که کیم نواک، بازیگر فیلم «سرگیجه»، به ادیت هد گفته بود من به هیچ وجه لباس خاکستری نمی پوشم و درانتخاب رنگ لباس حساسیت های خودم را دارم . ادیت هد نیز در جواب نواک گفته بود که برای من اصلا مهم نیست که تو چی بپوشی و در اصل هیچ رنگی آن چنان تاثیری در نقش و بازی تو نخواهد داشت. زیرا از نظر ادیت، نواک بازیگر پر انرژی و خوبی نبود. وقتی هیچکاک از تنشِ به وجود آمده بین نواک و ادیت با خبر شد ، با زیرکی تمام رنگ خاکستری را برای صحنه هایی که دوست داشت نواک از روان پریشی بیشتری برخوردار شود، برگزید.بعدها نواک اعتراف کرد هنگامی که مجبور به لباسی را که ادیت هد برای او به این رنگ طراحی کرده است بپوشد، دچار رفتارهای عصبی بیشتری میشد و این رفتار به نقشش برای تبدیل شدن به زنی سرشار از رفتار های عصبی پنهان کمک بیشتری می کرد. ادیت برای جنس لباس مادلین که زنی ثروتمند و متمول بود، از ابریشم و خز ناب سود برد که این نیز در مقایسه با جودی که لباسش از پارچه های معمولی و ساده بود،جالب توجه بود.
طراحی لباس فیلم «سرگیجه» بیشتر تحت تاثیر تفکر شخصی هیچکاک بود که بعدها توانست به عنوان یک نگاه ویژه در سینما مدنظر کارگردانان قرار گیرد.
ادیت برای طراحی کاراکتر جودی هنرمندانه از منحنی های متعددی در طراحی لباس او بهره برد. در حالی که در خطوط لباس مادلین همه چیز خشک و تیز است .و با این کار توانست خیلی زیرکانه شخصیت جودی را از مادلین متمایز کند …
تاثیر طولانی مدت رنگ سبز دربسیاری از انسانها، نوعی حالت کسالت و رخوت ایجاد می کند که می توان در رنگ خاکستری نیز این خصوصیت را مشاهده کرد. پس انتخاب رنگ سبز نیز در عین تفاوت هایی که از لحاظ روانی با رنگ خاکستری بر مخاطب دارد، در درون خود شباهت پنهانی را با گذشت زمان بر مخاطب آشکار میکند.
تفاوت لباس جودی، چه از لحاظ جنس و چه از لحاظ فرم، به زیبایی تقابل دو کاراکتر را نشان میدهد .حتی جواهرات بدلی نیز که جودی استفاده می کند، برای معرفی بیشتر این کاراکتر به لباس اضافه شدند.
ادیت هد با هنرمندی تمام نشان داد چگونه طراحی لباس می تواند جزو عناصر دراماتیک یک فیلم شود . لباس های مادلین و جودی در تقابل با هم لحظات دراماتیک زیبایی را از لحاظ بصری خلق میکردند، که در روند روانی فیلم نقش بسزایی داشتند .