دهه ۵۰ میلادی را میشود تولد دوبارهای برای همکاری سینما و فشن دانست. همکاریای که تا حالا ادامه داشته و روز به روز گسترش پیدا کرده است. فرقی نمیکند که یک طراح خوب با ایده گرفتن از سالنهای مد دنیا به طراحی لباس فیلم بپردازد یا برعکس سالن مد از یک فیلم الهام بگیرد و طرحهایش را بر پایه آن شکل دهد. به هر حال سینما و فشن دست به دست یکدیگر جلو میروند. خیلی وقتها شاید طرز و استایل لباسی که از طریق یک فیلم به شهرت میرسد خیلی ساده به نظر بیاید اما به خاطر شخصیتی که با آن لباس خودش را نشان تماشاگرها داده است به محبوبیتی چند برابر میرسد، چند برابر در مقایسه با لباسهایی که مانکنهای مختلف در راهروهای سالنهای مد به تن میکنند. برای همین فکر میکنم بهتر است حرف کارشناسهای مد را باور کنیم که برای تبلیغ یک لباس و یک استایل خوب هیچ چیز بهتر از یک شخصیت تاثیرگذار بر مخاطب نیست که قصه و ماجرایی را با لباس و استایلش پشت سر بگذارد. اگر بین فهرست فیلمها بگردیم و آنها را با فشن شوها مقایسه کنیم، حتی در فیلمهای اخیر هم نمونههای خوبی پیدا میکنیم.
اگر در تقویم دنبال روزهایی بگردیم که این همکاری بین سینما و فشن پررنگتر است برمیگردیم به دهه ۵۰. از فیلمهای آن سالها تاثیر گذارترینها را انتخاب کردهایم.
دستگیر دزد ۱۹۵۵
این تنها فیلم هیچکاک نیست که دنیای مد را تحت تأثیر قرار داد. هیچکاک خیلی خوب بلد است طراحی لباس را در خدمت داستانش بگیرد و با شخصیتهایی که طراحی میکند، نقش لباسها را هم عوض کند. «دستگیری دزد» نمونه خوبی برای روزهای طلایی دهه ۵۰ است؛ کتوشلوارها و لباسهای زرقوبرقدار و هماهنگی بین تجمل و سادگی.
سابرینا، ۱۹۵۴
این فیلم که باز هم با بازیگری هیپبورن همراه است. نهتنها نقش بزرگی بر استایل زنان دهه ۵۰ و همه شیفتگان سینمای این دهه داشته است، بلکه برای برند ژیوانشی هم فیلم مهمی است. هیپبورن با این فیلم که هوبرتدیژیوانشی را بهعنوان طراح لباس به همراهش دارد، همکاری خود را با این طراح بهطور رسمی آغاز میکند و از مهمترین بازیگران ژیوانشیپوش تاریخ میشود. این همکاری که تا مرگ هییبورن ادامه داشت، به سود سینما و سالنهای مد تمام شد. کمتر کسی است که دلش نخواهد استایل سابرینا را در کمد لباسش داشته باشد.
شورش بیدلیل ۱۹۵۵
هیچ فهرستی از دهه ۵۰ بدون فیلم «شورش بیدلیل» کامل نمیشود. «شورش بیدلیل» یک فیلم فشن نیست اما فشن این فیلم را نباید نادیده گرفت. چون خودش را خواسته یا ناخواسته از بقیه فیلمها جدا میکند و مگر خاصیت فشن متمایز کردن نیست؟ «مارلون براندو» در این فیلم با سادهترین لباسها شخصیت نوجوانهای دهه ۵۰ و چه بسا همه دههها را رهبری میکند و به یک آیکون تبدیل میشود.
چهره نمکین، ۱۹۵۷
«چهره نمکین» یکی از مهمترین فیلمهایی است که بر تاریخ فشن تاثیر گذاشته است. شاید حتی بتوان این فیلم را جزو پنج فیلم اول تأثیرگذار بر دنیای مد به حساب آورد. در روزهایی که پاریس بین روشنفکرها و طراحان مد و لباس به دوگانگی رسیده بود؛ آدری هپبورن در این فیلم نقش یک دختر روشن فکر شاغل در کتابفروشی را بازی میکند که دست آخر علاقهمند به هیجان فشن میشود به کمک سلیقه کارگردان و طراح لباس فیلم، این فیلم خودش به تنهایی میتواند یک فشنشو شمرده شود با شاتها و تصویرهایی از لباسهای دهه ۵۰ پاریس. این فیلم نه فقط به خاطر تصویر کردن تضاد بین فشن و روشنفکری در پاریس آن زمان، بلکه به خاطر ثبت کردن مد و طرحهای سال ۵۷ شایان تقدیر است. لباس.های این فیلم ویترین خیلی از مغازهها و سلیقههای مد در پاریس را عوض کرد.
همه چیز درباره ایو، ۱۹۵۰
نمیتوان برای ارتباط این فیلم با فشن حکم قطعی داد. اما خارج کردنش از این فهرست هم بیرحمی است.
این فیلم که نمونه قدیمی فیلم «شیطان پرادا میپوشد است»، داستان بازیگر تئاتری است که به طور اتفاقی یکی از طرفدارانش را ملاقات میکند این فیلم با نشان دادن سادگی لباسها و در عین حال اغراقی که در گردنبندها و نگینهای لباسهاست تماشاگر را به فضای حاکم بر دهه ۵۰ میبرد.
خیلی از فیلمها بعد از استقبال از جریان طراحیهای این فیلم قصد تقلید داشتند، اما تکرار موفقی از آب در نیامد. «همه چیز درباره ایو» در دوره اکرانش گروه زیادی را به استایلیش بودن تشویق کرد و این تأثیر را نه فقط در روزهای اوجش که هنوز هم میتواند روی تماشاگرش بگذارد «همه چیز درباره ایو» مرجع خوبی برای فشن و پاپ کالچر به شمار میرود.