یلدا وقت نیکوی تحویل زمستان است. شب یلدا شب شکوهمند اصیل ما با بیش از 7000 سال پیشینهاش عادت دارد که به جشن و شادی و باهم بودن بگذرد. نقطه عطفی در ساعت طبیعت است و فرصتی که با تمام روزهای سال فرق دارد؛ زمانی که از همیشه غنیمتتر میدانیماش تا یادمان نرود عشق و مهرورزی، همراهی و همدلی و نوعدوستی، شاعرانگی و ادب و البته «اُمید» را که یلدا مژده آن میدهدمان تا در قلب و ذهنمان این حقیقت را مراقبت کنیم که حتی در پس طولانیترین تاریکیها هم نوری از صبح در انتظار است و در هنگامه وعده شده، طلوع خواهد کرد.
«هیچ یک» آرزو دارد که هیچ یک از شما، این یلدا را بیاُمید نگذارنید.
اصالت و آفرینندگی این شب و بسیاری از آداب و رسوم این جشن نجیب زاده را میتوانیم در پاسخ این سوال که یلدا چه رنگ است؟ پیدا کنیم. پس میگوییم یلدا سرخ است؛ مثل خون که در رگهایمان جاری است و حیات را به رسم شیوه خود، جاری میکند. همان خون که جانمان را در جریان نگاه میدارد و ما آن را به همنوعمان در وقت نیاز او، بیچشمداشت هدیه میکنیم و این خود توصیف تمام و کمال آیین مهرورزی است.
یلدا سرخ است
قرمز و سرخی که در دست بافتها و دستدوزها در پوشش اقوام و لباسهای محلی و نگارگریها و خلاصه در غالب دستسازههای دیرینه ما به چشم میخورد و جذبه و گرمای آن هر بینندهای را سر شوق میآورد.
در خوراکیهای ویژه و کهن جشن شب یلدا هم باز این رنگ سرخ است که خودنمایی میکند. از دل هندوانه تا دانههای سرخ انار در پوستینی سرختر.
اما اگر یک دلیل باشد که به خاطر آن یلدا را سرخ رنگ بدانیم همین است که برای وصف قلبهای یکدل و همراه شده و شعلهای که از کرسی باهم بودنمان سر میکشد تا به عشق، تن و جانمان را گرم کند؛ فقط رنگ سرخ است، مثل آتش مثل خورشید دم صبح…
یلدایتان پدارم و پر نور.