سینما گاهی ضد خودش عمل میکند. برای ادامه دادن این جمله اول، خبری را که احتمالاً همه شنیدهایم، مینویسم: «فریماه، فرجامی درگذشت»
اما در این یادداشت کوتاه میخواهیم از زاویه غمانگیزتر زندگی حرف بزنیم. باز هم برای ادامه دادن همین جلمه از یادداشت «ماهایا پطروسیان» که برای درگذشت این بازیگر نوشته شده، استفاده میکنم.
«در واقع «ستاره» و سوپر استار در اینجا فقط نام آن را یدک میکشد و در دهه شصت وضع از امروز بسیار بدتر بود، حساسیتهای بیجا و خرد کننده، که روی زندگی شخصی و فردیت استقلال هنرمندان سایهای گسترده میافکند، ممنوع بودن گرفتن دستمزدهای بالا، آنهم در شرایطی که فیلمهای آن هنرمند در گیشه یکی پس از دیگری موفق بودند و در واقع بینصیبی فرد از موفقیتهای کاریاش، انتخاب بدترین عکسها و بد چهرهترین پوسترها و بیرمقترین بیلبوردهای سر در سینماها، که تا حد ممکن غیر جذاب باشد و حتی هنرمند مورد نظر قابل شناسایی هم نباشد! و… (این شرایط برای زنان به مراتب وخیمتر بود) در این دوران سورئال، تو میدرخشیدی…»
شاید کمتر کسی بداند یا یادش باشد که در روزگاران نه چندان دور، زیبایی در سینما جرم ننوشتهای محسوب میشد. در آن روزها زیبایی چهره عامل حذف از سینما بود! نه، خیلی هم تعجب نکنید. از روزهای خیلی خیلی دور حرف نمیزنیم. شاید باز یادتان نباشد اما تا دههی هفتاد این روند ادامه داشت. بله! پارسا پیروزفر و حذف بسیاری از سکانسهای بازی او در سریال «در پناه تو».
فریماه فرجامی مقاوم، با تکنیک و مستحکم بود اما کمتر کسی به صدای او دقت کرده است. او را صدایی خاص و لحنی متفاوتش هم تعریف میکرد. در صدایش آشناییزدایی منحصر به فردی بود. انگار فقط خود اوست که اینطور حرف میزند. شاید هم به همین دلیل کارش را از رادیو شروع کرده بود. اما کسی که در دانشکدهی هنرهای زیبا تحصیل میکند باید هم پایش به سینما باز شود. سینمایی که در آن دهه نمیتوانست زیبایی چهره را بپذیرد. نه! تصور نکنید این فقط برای زنان بود. «مصطفی طاری» که همدورهی فریماه فرجامی و اتفاقاً همدانشگاهی او به حساب میآمد نیز همین هزینه را پرداخت کرد. بازیگر توانمند، زیبا و ظریفکار سینما در گذشت تا دوباره یادمان بیندازد سینما گاهی ضد خودش عمل میکند.
فریماه فرجامی در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه دانشکدهی هنرهای دراماتیک دانشآموخته کارشناسی شد و از سال ۱۳۵۵ با گویندگی نمایشهای رادیویی و بازی در نمایش تلویزیونی آدمک مومی فعالیّت هنری خود را آغاز کرد. لاله در خط قرمز (مسعود کیمیایی)، سوسن مکاشی در تیغ و ابریشم (مسعود کیمیایی)، مونس در سرب (مسعود کیمیایی) که برایش جایزه دیپلم افتخار هفتمین جشنواره فیلم فجر را به ارمغان آورد، ماه منیر در مادر (علی حاتمی)، فروغالزمان در پرده آخر (واروژ کریم مسیحی) که برایش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد و آفاق در نرگس (رخشان بنی اعتماد) از نقشآفرینیهای درخشان او بودند.