پیش از اینکه سینمایی باشد، دسترسی به اینترنت باشد و هر چه که در حال حاضر از داستانها مراقبت میکند نقاشی بوده است. نقاشی زبان ارتباط بشر بوده و هست. اما از آن مهمتر از رادیو و تلویزیون، از گالریها و سوشالمدیا مهمتر قهوهخانهها بودهاند. قهوهخانه مهمترین مرکز رد و بدل اخبار و احساست مردمان پیشین است. پهلوان و قلندر، سکندریخور و مفتخور، کلاه مخملی و کلاهپشمی هر کدام برای خودشان کرسی و صندلی داشتهاند. شاید همین مهم بودن قهوهخانهها، همین محور بودنشان باعث شد که پای داستان به قهوهخانه باز شود. داستانها کمکم به دیوارها رسیدند و «نقاشی قهوهخانهای» به شکل خودرو و بینظیری رشد کرد.
تعریف نقاشی قهوهخانهای
«نقاشی قهوهخانهای» یکی از انواع نگارگری و نقاشی ایران است که دوران مشروطه در ایران رواج یافته است. استادان قدیم در این هنر آثار خود را خیالیسازی میدانستند، چرا که بر اساس ذهنیات و برداشتهای شخصی خود از نقلهای نقالان و صور و قالبهای خیالی به صورت خودآموز نقاشی میکردند.
«نقاشی قهوهخانهای» برآمده از مکتب قاجار در نگارگری ایرانی است که قدمت آن به قبل از دوران قاجار میرسد که در اواخر دوران قاجار و جنبش مشروطه اوج گرفت و شاخصترین تأثیرات خود را در دوران پهلوی برجای گذاشت. «نقاشی قهوهخانهای» در خارج از حوزه رسمی و به دست افرادی که مکتب دیده نیستند رشد کرد و پژوهشگران سابقه.ی نقاشی عامیانهی مذهبی در ایران را به عهده صفویان، زمانی که تشیع گسترش بسیار یافت مربوط میدانند. به طور
مثال در دیوارنگارههای امامزاده شاهزید اصفهان صحنههایی از تعزیه امام حسین (ع) تصویر شده است.
داستانهای شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی وقایع کربلا قصههای قرآنی و حکایتهای عامیانه موضوعهای اصلی نقاشی قهوهخانهای هستند. نقاش این موضوع را مطابق با شرحی که از زبان نقال، تعزیه خوان مداح و روضه خوان میشنید و همانگونه که در ذهن مردم کوچه و بازار وجود داشت به تصویر میکشید. هنری که کمتوجهی دید و میبینید.
ویژگیهای نقاشی قهوهخانهای
هماهنگی بین نقاشی و روایت نقالی یکی از مهمترین ویژگیهای این نوع نقاشی است. این نقاشیها گاه چند روایت در یک قاب کشیده شدهاند.
معصومین و پیامبران در «نقاشی قهوهخانهای» با هالهای از نور دیده میشوند. هالهی نور در این نقاشیها نماد پاکی و درستی است.
شخصیت مهم داستان بزرگتر از بقیه کشیده میشود همینطور برای تحقیر شخصیتهای ظالم یا کماهمیت آنها را با اندامهای نامتناسب و کوچک در نقاشی پیدا میکنیم. این تا پیش از «نقاشی قهوهخانهای» وجود نداشته است.
رنگآمیزی در «نقاشی قهوهخانهای» پیام دارد. همینطور رنگ زیراندازها نشانهی پاکی و گناه است. هر وسیلهای در نقاشی قهوهخانهای به شما پیامی از داستان را میرساند. در نتیجه رنگها از لباس تا چهره همه نشانهندهی جایگاه و حالات روحی شخصیتهای داستان هستند. رنگها اغلب از خانوادهی کرم، قهوهای، سبز و قرمز انتخاب میشوند.
در «نقاشی قهوهخانهای» حتی یک جای خالی پیدا نمیشود و تمام قاب از داستان و حکایت پر شده است.
در «نقاشی قهوهخانهای» که واقعهی عاشورا را روایت کرده باشد؛ چهرهی امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) پوشیده کشیده میشود.
«نقاشی قهوهخانهای» هنری حماسی و تاریخی است که به دست هنرمندانی بیرقیب روایت شده است. هنری که پر رونق بود و چراغ رونقش کمسو شد.