اگر بخواهیم درباره دیکتاتورهای جهان صحبت کنیم باید اسامی زیادی را نام ببریم. بعضی از آنها در سراسر نقاط دنیا معروف و شناخته شده هستند. به طور مثال کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که اسم جنایتکارانی مانند هیتلر، موسولینی، صدام و… را نشنیده باشد. تعدادی از این جنایتکاران هم در بین مردم چندان شناخته شده نیستند مثل رادوان کاراجیچ، خورخه رافائل ویدلا و… وجه اشتراک این افراد اعمال خشونتآمیز و جنایتهایی است که انجام دادهاند. شاید برایتان آموزنده باشد که بدانید کدامیک از دیکتاتورهای جهان بیشترین جنایتها را مرتکب شدهاند. این مطلب شما را با ۱۰ تن از دیکتاتورهای بزرگی که بیشترین قتل عام در دنیا توسط آنها صورت گرفته آشنا میکند.
۱_ژوزف استالین
استالین که از او بهعنوان رهبر و سیاستمدار شوروی سابق نام میبرند یکی از کسانی است که نامشان در فهرست جنایتکارترین دیکتاتورهای جهان دیده میشود. برآوردها نشان دهنده نقش این دیکتاتور بیرحم در قتل بالغ بر ۲۰ میلیون نفر است. بعد از آن که لنین در سال ۱۹۲۴ چشم از جهان فرو بست استالین در مدت زمان کوتاهی به قدرت رسید. استالین فرمان دستگیری دهقانان طبقه میانی جامعه را که از اعضای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به حساب میآمدند صادر کرد. در ادامه این افراد با انواع اتهامات از جمله احتکار گندم روبهرو شدند و حکم اعدام در مورد آنها به اجرا درآمد.
موضوعی که باعث شد میزان تولید کاهش پیدا کند پالیسی جمعآوری انبوه غذا بود. قسمتهای قابل توجهی از روسیه و اوکراین دچار قحطی شدند. سرنوشت رقبای سیاسی در اغلب اوقات به دستگیری یا اعدام ختم میشد. بعضی از آنها هم به علت گرسنگی در اسارتگاههای سیبری جان دادند. آمارها حاکی از آن است که بیش از ۸۰۰ هزار نفر در زمان ژوزف استالین به ضرب گلوله به قتل رسیدند. این جنایتکار مخوف در سال ۱۹۵۳ میلادی درگذشت.
۲_پل پوت
پل پوت که در حقیقت سالوت سار نام داشت یکی دیگر از دیکتاتورهای جهان است. دیکتاتور کمونیست کامبوج از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ توانست رهبری جنبشی به نام خمر سرخ را در این کشور به دست بگیرد. پل پوت بر این عقیده بود که کامبوج می بایست به سال صفر بازگشته و زمان در این کشور باید دوباره شروع شود. او برای دستیابی به این هدف اقدام به بستن مرزها، قتل عام مردم و نابودسازی هر چیزی کرد که از تمدن خبر می داد.
در سیستم مورد نظر پل پوت معلمان و افراد هنرمند باید راهی کشتزارهای برنج شده و اقلیتها به قتل میرسیدند. کسی که قادر به کار کردن نبود محکوم به مرگ میشد. در برخی موارد حتی استفاده از عینک هم یک دلیل موجه برای کشتن آن شخص به حساب میآمد. کودکان هم ناچار بودند در آدمکشی مشارکت کنند. آنها را شکنجه میکردند تا نهایت زیر بار رفته و حاضر شوند دیگران را بکشند. وحشیگریهای «پل پوت» طی مدت ۴ سال باعث شد حدود ۲ الی ۳ میلیون انسان کشته شود.
۳_لئوپولد دوم؛ یکی از بی رحم ترین دیکتاتورهای جهان
ممکن است شما هم جزو آن دسته از مخاطبانی باشید که اطلاعات چندانی درباره این قصاب اروپایی ندارند. جای تاسف است که علیرغم نسلکشی وحشتناکی که پادشاه خونخوار بلژیکی رقم زده است بسیاری از مردم از جنایتهای او بی اطلاع هستند. «لئوپولد دوم» کسی بود که اقدامات ظالمانه او منجر به مرگ بیش از ۱۰ میلیون آفریقایی شد.
از نظر «لئوپولد دوم» که یکی از دیکتاتورهای جهان محسوب میپشود اهالی کنگو نیروی کار مناسبی برای استخراج عاج و ابریشم بودند. آفریقاییها به ناچار برای او کار میکردند و در این بین سرنوشت افراد معترض چیزی جز قطع عضو یا مرگ نبود. قحطی، ابتلا به بیماری و کشتار قبیلهای از جمله حوادثی بود که در آن دوره بسیار اتفاق میافتاد. سرانجام اعتراضات بینالمللی نسبت به جنایات «لئوپولد» به ثمر نشست و حکومت استعماری او در کنگو به پایان رسید. این پادشاه ستمگر در سال ۱۹۰۹ به کام مرگ فرو رفت.
۴_چنگیز خان مغول
هنگام صحبت درباره بیرحمترین جنایتکاران جهان نباید از نام «چنگیز خان مغول» غافل شویم. نام اصلی این دیکتاتور بزرگ «تموچین» است. «چنگیز خان» ریاست یکی از قبایل مغولستان را بر عهده داشت. او موفق شد همه قبایل را با یکدیگر متحد کرده و قدرت بزرگی تشکیل دهد. «تموچین» بزرگترین امپراطوری دوره خود تحت عنوان امپراطوری مغول را به وجود آورد. او قبل از مرگش توانسته بود افزون بر ۳۱ میلیون متر مربع از نقاط مختلف دنیا را فتح کند.
چنگیز خان مغول دو گزینه را پیش روی طرف مقابل قرار میداد: همکاری با چنگیز خان یا کشته شدن توسط او. مناطقی که تسلیم نشده یا در برابر او مقاومت نشان میدادند با اعمال سنگدلانه این فرمانروای مستبد مواجه میشدند. در چنین حالتی تقریباً همه موجودات زنده شهر از بین میرفت.
بررسیها نشان میدهد که تعداد زیادی از انسانها به دلیل حملات و کشتارهای چنگیزخان و قحطی های ناشی از این حملات جان خود را از دست دادهاند. اقدامات این شخصیت خودکامه باعث شد بیش از ۴۰ میلیون نفر یعنی تقریباً ۱۰ درصد از جمعیت کره زمین در آن زمان بمیرند.
۵_آدولف هیتلر
هیتلر از جمله شناخته شدهترین و بدنامترین دیکتاتورهای جهان است. جنگ جهانی دوم که تلفات و خسارتهای گستردهای را به همراه داشت توسط این جنایتکار بزرگ شروع شد. هیتلر آرمانی در مورد نژاد برتر داشت که از بین بردن افراد بیمار و دارای معلولیت و خالص کردن نژاد از طریق کشتار را توجیه مینمود. اندیشههای او در ارتباط با نژاد برتر باعث میشد بخواهد یهودیان را از اروپا خارج کند. در همین رابطه موضوعی تحت عنوان هولوکاست مطرح میشود که بر اساس آن صهیونیستها ادعا دارند ۶ میلیون نفر از یهودیان توسط آلمان نازی به قتل رسیده.اند. تحقیقات و اسناد و مدارک موجود در این زمینه مشخص میکند که واقعیت چیز دیگری است. این ماجرا در حقیقت دروغ بزرگی است که صهیونیسم از آن برای توجیه اشغال سرزمین فلسطین و کشتن اهالی آن استفاده کرده است.
۶_انور پاشا
انور پاشا افسر جوانی بود که حاکمیت امپراطوری اتومان ترکیه را به مدت ۶ سال در دست گرفت. دستوراتی که انور پاشا صادر میکرد قربانیان زیادی به جا گذاشت. یکی از وحشتناکترین اقداماتی که توسط این حاکم ستمگر صورت گرفت مربوط به نسل کشی ارمنیهاست. انور پاشا در ابتدای امر این افراد را از ارتش و بعد از گروههای کارگری سیاسی اخراج کرد. در ادامه ترتیبی داده شد تا ارمنیها به نواحی خاصی تبعید شوند. سپس انور پاشا برای کنار گذاشتن آنها دست به نسل کشی و اعدامشان زد.
برای کشتن ارمنیها از روشهای مختلفی استفاده میشد. بعضی از آنها به ضرب گلوله یا بر اثر مسمومیت میمردند. عدهای را هم سوزانده یا در آب غرق میکردند. بعضی از قربانیان هم به صورت مستقیم به قتل نمیرسیدند. قربانی ابتدا از خوردن غذا منع شده و زمانی که از شدت گرسنگی در آستانه مرگ بود کشته میشد. برآوردها بیانگر آن است که ۱.۵ الی ۱.۸ میلیون نفر بر اثرستمهایی که انور پاشا روا داشت از دنیا رفتند. این حاکم زورگو در جنگی که در سال ۱۹۲۲ درگرفت کشته شد.
۷_هیروهیتو؛ دیکتاتور ژاپن
«هیروهیتو» یا امپراطور شووا نام دیگری است که در فهرست اسامی دیکتاتورهای جهان به چشم میخورد. او که بعد از مرگ پدرش به قدرت رسید تا قبل از اتمام جنگ جهانی دوم لقب پسر آسمان را به خود اختصاص داده بود. هیروهیتو از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۸۹ به عنوان امپراطور ژاپن شناخته میشد.
ژاپنیهایی که در کشور چین حضور داشتند به سنگدلی و قساوت مشهور بودند. یک گروه ژاپنی به اسم یونیت ۷۳۱ در این کشور مشغول به فعالیت بود. یونیت ۷۳۱ آزمایشات هولناک و مرگباری را در راستای تولید تسلیحات بیولوژیک و شیمیایی روی چینیها انجام میداد. البته انجام این آزمایشات تنها محدود به اهالی چین نمیشد. افراد دیگری از کره، مغولستان، روسیه و… هم قربانی اقدامات ضدبشری این واحد تحقیقات محرمانه بودند. جنایات وحشتناک این مرکز موارد مختلفی از قبیل آلوده کردن افراد به انواع بیماری.ها، کالبدشکافی افراد زنده، قطع عضو، تجاوز و بارداری اجباری، محروم کردن از آب و غذا، آزمایش یخ زدگی و… را در بر میگرفت.
دیکتاتور ژاپن در نبرد روهان به دفعات اجازه داد که گازهای شیمیایی علیه انسانها به کار گرفته شوند. قتل عام مردم و سربازانی که خود را تسلیم کرده بودند برای هیروهیتو کار دشواری نبود. او فرمانی صادر کرد که بر اساس آن زنان در فیلیپین و کره باید تسلیم امیال شیطانی سربازان ژاپنی میشدند. بعد از تسلیم شدن ژاپن در جنگ جهانی دوم دیکتاتور این کشور طبق نظر آمریکا در قدرت باقی ماند. دخالتهای آمریکا باعث شد هیروهیتو علیرغم کشتن ۹ میلیون انسان از محاکمه در دادگاه مصون بماند. امپراطور هیروهیتو در سال ۱۹۸۹ و در حالی که همچنان صاحب قدرت بود با زندگی وداع کرد.
۸_مائو تسه تونگ؛ نمونهای دیگر از دیکتاتورهای جهان
در سال ۱۹۴۹ مردی به نام مائو تسه تونگ در چین به قدرت رسید. او مؤسس جمهوری خلق چین بود. طبق نظر مائو کشاورزان باید شیوههای نو و البته تأیید نشدهای را برای تولید محصول به کار میبردند. این اقدام باعث شد تولید گندم در چین کاهش پیدا کند. سیاستهای نادرست مائو برای دستیابی به رشد صنعتی، بروز خشکسالی و نامساعد بودن آب و هوا دست به دست هم داد تا چین با بحران قحطی روبهرو شود.
قحطی چین که از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ ادامه داشت جزو فجایع بزرگ تاریخ به شمار میرود. آمارهای مختلفی برای تعداد قربانیان این فاجعه بیان میشود. به طور مثال برخی معتقدند ۳۰ میلیون چینی در زمان قحطی بزرگ از دنیا رفتهاند. عدهای از مردم که در برابر دیکتاتور چین دست به اعتراض زدند به فرمان او و توسط گارد سرخ کشته شدند. برآوردها گویای این مطلب است که حدود ۲ میلیون نفر در جریان این اتفاق به قتل رسیدند.
۹_نیکلای دوم
نیکلای الکساندروویچ رومانوف یا همان نیکلای دوم شخصی است که اقداماتش باعث شد نامش در ردیف سنگدلترین دیکتاتورهای جهان قرار بگیرد. بعد از مرگ الکساندر سوم امپراطوری روسیه به پسر او یعنی نیکلای دوم رسید. طی سال های ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۵ میلادی جنگی بین روسیه و ژاپن درگرفت. امپراطوری روسیه در این جنگ با شکست مواجه شد که علّت آن را بیکفایتی نیکلای دوم ذکر کردهاند. رقبای سیاسی تزار روسیه او را حاکمی ضعیف میدانستند و به همین دلیل تصمیم گرفتند در برابر او بایستند. نیکلای دوم که این مساله را تاب نمیآورد برای از بین بردن مخالفان دست به کار شد.
در سال ۱۹۱۷ روسیه در رویارویی با آلمان هم با شکست رو به رو شد. بعد از این اتفاق نیکلای دوم از نظر همه رهبر نالایقی به حساب میآمد. با این وجود کسی جرأت نمیکرد در برابر تزار ایستادگی کند زیرا به خوبی میدانست که سزای چنین عملی مرگ است.
کشتارهایی که نیکلای دوم بهعنوان یکی از جنایتکاران جهان رقم زد باعث شد مخالفانش او را نیکلای خونین بنامند. نمونهای از جنایات نیکلای الکساندروویچ رومانوف به کشتار ۳۰ الی ۵۰ هزار نفر از مردم مربوط میشود. این عده در حالی که سلاحی به همراه نداشتند برای نشان دادن مخالفت و اعتراض خود به طرف کاخ تزار حرکت کردند. گارد حکومتی نیکلای دوم برای سرکوب اعتراضات وارد عمل شد و جمعیت را به آتش بست. هزاران نفر در طول حکومت تزار روسیه با دستور مستقیم او جان خود را از دست دادند. نیکلای دوم به صورت غیرمستقیم نیز در مرگ بسیاری از افراد نقش داشته که تعداد آنها را ۱ میلیون نفر اعلام کردهاند.
۱۰_کیم ایل سونگ
«کیم ایل سونگ» دیکتاتوری است که در سال ۱۹۴۸ در کره شمالی ظهور کرد. این شخص در کره تحت عنوان رهبر بزرگ شناخته شده و سخنانش با قانون مساوی بود. «کیم ایل» سونگ تصمیماتی اتخاذ کرد که به بهای از دست رفتن جان ۱.۵ میلیون نفر از مردم کره تمام شد. البته اگر بخواهیم به نقش مؤثر کیم ایل سونگ در رابطه با جنگ کره شمالی و کره جنوبی توجه کنیم تعداد قربانیان به ۲.۵ میلیون نفر میرسد.
رهبر کره شمالی سیستمی را در کشورش به اجرا درآورد که بر اساس آن مردم به دو دسته تقسیم میشدند: خواستنی و غیرخواستنی. هر فرد متناسب با دستهای که در آن قرار میگرفت از غذا، تحصیل، دارو و… برخوردار میشد. کیم ایل سونگ به اختلال شخصیت پارانوئید مبتلا بود و واهمه داشت که جانش از سوی دیگران مورد تهدید قرار گیرد. این موضوع باعث شد بسیاری از افراد به دست او به قتل برسند و اعدامهای عمومی متعددی در کره انجام شود.
شاید باور نکنیم هیچ دیکتاتوری باور به دیکتاتور بودن خود نداشته و رفتارش را سیاست مملکت داری معنی میکرده. و همین امر باعث میشده اطرافیان و چاپلوسان فوری متوجه شوند ارباب از چه خصوصیتی خوشش میآید. و بعد تقریبا پنج سال دیگر خود را کامل نمایان ساخته.وِلی در نهایت دیکتاتور هر چه سطح دانش و آگاهی بالاتری داشته باشد دیگر بخت و اقبال آن ملت خواهد بود. آخرین دیکتاتور قذافی بود البته مبارک و بن علی با وجود کامل این خصوصیات یک پیشگام فراماسونری جهت قذافی بودند.و جالب این بوده در تمامی این کشورها خصوصیت مهمی که قبلا کشورشان داشت بطور کل از بین بردند و آن امنیت. بود.