اهواز داستان دوپاره از شهری است که با یک پل به هم میپیوندند. پل سفید برفراز رود پرآوازه کارون .کارونی که تنها یک رود نیست .بلکه یک جریان همیشه عاشقانه بوده و هست در شعرها و قصه ها… در دوستیها و دشمنیها. رودی که نبض زندگی را در خوی تک تک مردمان صبور و مهربان این شهر به تپش واداشته است .اهواز، سبز مثل گیلان نیست. طلایی ِکویرهای سمنان هم نیست. سبز آبیِ ساحل قشم و کیش هم نیست .اهواز خودش است. شهری که برای ما به رنگ نفت است. شهری که برای ما هوایش هوای اندیمشک است و خرمشهر و مسجدسلیمان. اما با آن چه پیش از دیدنش در ذهن داریم، بسیار تفاوت دارد. از آن جایی که در گذر سالیان نقطه عطفی در فعالیتهای صنعتی کشور محسوب می شده و شرکت ها و کارخانه های مهمی در آن دایر بوده اند، سیاست شهر نیز بر پایه ایجاد رفاهی در خور برنامه ریزی شده است .برای مثال یکی از مهم ترین فاکتورها در رضایت گردشگران امکان بهره مندی از شرایط سکونت مناسب در هتلها و مهمانسراهاست که اهواز از این حیث موقعیتی مناسب دارد.
بازارهای فلافل
شهر به شهر ایران دیدنی است و یکی از اصلیترین نقاط گردشگری تمامی شهرهای ایران بازار آنهاست. اما در مورد اهواز این کاروانسراها و راستههای مختلف نیستند که بازار شهر را دیدنی میکنند، بلکه فلافل دلیل اصلی شوق به تماشای بازار است. چند ده مغازه فلافل فروشی چنان فضای متفاوتی برای محله عربنشین لشکرآباد اهواز ایجاد کرده است که باید لذت حضور در آن جا را تجربه کرد تا غبار عادت را از مفهوم و تعبیری خاص همچون بازار سنتی بتکانیم.
آثار تاریخی اهواز
سرای عجم یکی از بناهای تاریخی این شهر است که زمین و زمان اگرچه با آن نامهربان بوده است، اما به عاقبت شمار اکثریت بازماندههای تاریخی شهر دچار نشده است. بنای این سرا با آجرچینیها و حجاریهای زیبایش در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد.
از جمله مهمترین آثار تاریخی یک شهر خانههایی هستند که از سدههای پیشین پای برجا ماندهاند. یکی از این موارد، خانه دادرس است که در خیابان عبدالحمید اهواز از دوران قاجار تاکنون حفظ شده است، اما همچون دیگر خانههای سالخورده شهر مورد مهربانی ما میراثداران قرار نگرفته است، ولی هنوز میتوان رد زیبایی و جلال را در بازماندههای خسته از دورانش جست .
میراث معنوی
همیشه یک شهر به دیدنیهایی همچون کاشیکاریهای پر نقشونگار و عمارتهای دیدنی و قدمت دار خلاصه نمیشود. گاهی میراث تماشایی یک شهر خود مردمان آن شهر و فرهنگ بالنده آنهاست. دقیقاً در هنگامه گلایه و شکوه اهل فرهنگ از وضعیت کتاب و کتابخوانی در ایران، اهواز یک استثنای دلخوش داشتنی است. اهواز پایتخت کتاب ایران است. مردمانش بیش از آن که اهل سخنگفتن باشند، میخوانند. کتابفروشی برایشان مامن است و به نسبت بسیاری از شهرهای ایران چه حتی کلانشهرهای دیگر، شمار فراوانی کتابفروشی دارد.
برای مرور یک تاریخ پر از افتخار گاهی نباید فیلم دید، یا حتی کتاب خواند. گاهی با نگاهی حتی گذرا بر دیوارهای یک شهر گام جای گلولهها بر سینه کماکان ستبر شهر بیش از هر فریادی در گوش جان طنین میاندازد. اهواز بیگمان دیدنی است. گلولههای نقش بسته بر همین سپرها باید دیده شوند تا بدانیم ثبات امروز از جاده خون و زخم و درد دیروز گذشته است. دیوارهای شهر این را شهادت میدهند .