به خواندن این متن خوش آمدید‌. این یادداشت زمان شما را می‌گیرد. پرونده احمد شاملو هنوز در هیچ‌یک باز است. اگر ما را دنبال کرده باشید از شباهت بهرنگ علوی به احمد شاملو با عنوان «برای احمد شاملو با بهرنگ علوی/ در آینه شباهت» رسیدیم به شفاف‌سازی دشمنی‌های با او و بعد بازخوانی مصاحبه ایرج گرگین را منتشر کردیم. امروز به واسطه داشتن یک برگه تصحیح حافظ از شاملو به‌طور اختصاصی می‌خواهیم، ویرایش او را بازخوانی کنیم‌.

خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت

غزلی که برگه‌اش در اختیار هیچ‌یک قرار داده شده است. غزلی است با بحر « مجتّث مثمّن مخبون اصلم مُسبغ». در این وزن سعدی و دیگران نیز سروده‌ای دارند:

چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت
که یکدم از تو نظر بر نمی توان انداخت

شاید همین بیت از سعدی بعضی از حافظ‌پژوهان را دچار اشکال کرده بود که زمانی نیم‌بیت اول غزل حافظ را نیز با قافیه جهان ضبط کرده بودند. یکی از آن کسانی که جهان را به کمان تغییر داد و برایش سرزنش‌ها شد، احمد شاملوست. چطور که در دست‌نوشته همین عکس هم معلوم است.

خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
شاعر می‌گوید :
بی‌شک آن تیری که توسط تو انداخته شد به قصد جان من بوده‌ است. ابروی شوخ همان ابروی فتنه‌انگیز یار است که نشانه رفته سمت عاشق. مضمونی بسیار گلایه‌امیز اما عاشقانه.
به‌نظر می‌رسد شاعر غزل را برای آشتی سروده. شاید بهتر باشد بدانیم که حافظ از آن دست شاعرانی است که همه حرف‌هایش را با غزل‌هایش گفته است. چه آنانی را که شکر و آفرین داشته، چه آنانی را که دژنام و تنبیه. در قدرت کلام شاعری او همین بس که برای یکی از غزل‌هایش امیرمبارزالدین قصد جان او می‌کند. حافظ این قدرت را می‌شناسد و تاریخ می‌گوید تمام خواسته‌هایش را غزل کرده و گفته است. این غزل هم پیام‌بر آشتی است. در بیت دهم می‌خوانیم:

مگر گشایش حافظ در این خرابی بود
که بخشش ازلش در می مغان انداخت

همین واژه بخشش هم در نسخه‌ها قسمت ضبط شده بود که مخالفانی چون شاملو آن را بخشش ضبط کردند که هم‌حال یکی از تکیه‌زدنی‌ترین ضبط‌های موجود به حساب می‌آید. حالیا به‌نظر می‌رسد که این غزل برای خواجه تورانشاه باشد و باز به‌نظر می‌رسد حافظ ناخواسته تورانشاه را آرزده و آهنگ آشتی داشته است که گفته:

جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
مرا به بندگی خواجه جهان انداخت

از این به بعد دنیا به کام من خواهد شد، چرا که گردش روزگار مرا به بندگی خواجه تورانشاه گزارده است. بله! برای دلجویی کلمه‌های بی‌رقیبی حافظ داشته‌. حالا بدانید که احمد شاملو چه کار سختی پیش رو داشته و آن حزنی که می‌گوید مأیوس شده‌ام برای چه بوده. نپذیرفتن تغییرهای کهنه شده‌، اشتباهات رایج و دشمنی‌های متداول کار او را سخت کرده بود. غزل را با دست‌خط شاعر بزرگ احمد شاملو بخوانید و کیف کنید.

به اشتراک گذاری

دسته‌بندی: ادبیاتبرچسب‌ها: , , , بازدیدها: 396
تاریخ انتشار:16 بهمن, 1402

دیدگاه خود را بنویسید