انگار خورشید، مسئولیت تربیت درختان را بهعهده گرفته باشد و فرّاش باد صبا وظیفهدار لشکر نسیمهای موسمی باشد. گلها همه خانوادهدار و درختان همه اصیل. گاهگاهی دریا هوایش را میفرستد برای سرکشی شادی سبزهها. شرجی بودن هوا را به مهماننوازی غروبهای بینظیرش در کنید که اینجا هر که آمده «کیش»، مات شده است.
نقشه به شما میگوید: «جزیره کیش یکی از مهمترین جزایر خلیج فارس بوده و یکی از مراکز اصلی گردشگری در جنوب کشور به حساب میآید. جزیرهی کیش جزو استان هرمزگان و شهرستان بندر لنگه است»
گفته شده که «جزیرهی کیش» در قرن چهارم قبل از میلاد مسیح توسط یک دریا سالار یونانی در دوران اسکندر کشف شده است.
شاید ندانید اما همین جزیره آنقدر ماجرا داشته که اگر ما بودیم از سرسبزیمان کم میکردیم و خشک یک گوشه مینشستیم.
اشکانیان، ساسانیان و هخامنشیان! همه، سپاس
این جزیره در دوران اشکانیان، ساسانیان و هخامنشیان نیز جزو ایران بود اما در دوران خلفای اموی این جزیره از تسلّط ایران خارج شد و مجدداً در دوران آلبویه تحت تسلّط ایران قرار گرفته است.
یکی از نکتههای جالبی که در این متن میخوانید و بعد از آن تازه حوصله پیدا میکنید ما را ادامه دهید؛ چگونگی پدید آمدن «جزیره کیش» است.
نمیدانیم قوهی تخیل شما چه اندازه برایتان مهم است اما تصور کنید، تولد یک شهر را جشن بگیریم. میخواهیم این داستان را بازگو کنیم.
جزیره کیش چگونه شکل گرفت
جغرافیدانان در یادداشتهایشان ایجاد «جزیره کیش» را به دلیل یک پدیده زمینشناسی میدانند. قضیه از این قرار است که صفحات قارهای حرکت کرده و به یکدیگر فشار آوردهاند. شبه جزیره عربستان نیز با قاره آفریقا که در حال حرکت بود، از آن جدا شده و به قاره آسیا پیوسته. در اثر وقوع این اتفاق، رشته کوه زاگرس در بخشی از فلات ایران و این جزیره نیز به وجود آمده. یعنی داشتن «جزیرهی کیش» را مدیون حرکت و عصبانیت قارهها هستیم!
ایمان به اقتدار یک جزیره
این جزیره در زمان حکومت هخامنشیان از اهمیّت بسیار زیادی برخوردار بود؛ چرا که در آن زمان به عنوان قطبی معروف در صنایع تجارت مروارید و مرکز صید، میان افراد شناخته میشد.
شاید در طول تاریخ آنقدر که به بندرها و جزایر دستدرازی و علاقه نشان داده شده به کشورگشایی نشده باشد. «جزیرهی کیش» هم از این شاید مستثنی نبوده است. در قرن شانزدهم و همزمان با رونق اقتصادی در اروپا، پرتغالیها که کشور ما را به عنوان وسیله ارتباطی شرق و غرب میدانستند، بعد از حمله در شهر هرمز توقف کرده و از امیر هرمز و کیش خواستند تا تسلیم شوند.
امیر درخواست آنها را رد کرد و پرتغالیها نیز سعی کردند هرمز و کیش را تصرف کنند. پرتغالیها تا دوره صفویه در کیش بودند و ویرانههای زیادی از خود به جای گذاشتند تا اینکه شاه عباس کیش را از اشغال پرتغالیها آزاد کرد. اما میتوان گفت از اهمیت و رونق آن کاسته شد و در آن زمان بندرعباس به جای کیش اهمیت زیادی پیدا کرد.
کیش از اسب افتاد اما از اصل نه
شاید باورتان نشود اما تا ۱۳۴۹ کیش شبیه یک متروکه گوشهای از نقشه را سبز کرده بود تا شخصی با پول خود آن را خرید و بعد از تلاشهای بسیار و کارشناسیهای متعدد در تیر سال ۱۳۶۸ یکی از همین روزهای گرم تیر، جزیره «کیش» بهعنوان منطقه آزاد تجاری به ثبت رسید و فعالیت اقتصادی در این جزیره رونق گرفت. متوجه هستید که برای خسته نشدنتان حدود بیست سال را تعریف نکردیم؟ آن تلاشهای بسیار، جوانی بسیاری را هم پیر کرد.
واقعاً شغلت چیست؟
زندگی در «جزیره کیش» به دو دسته بومیان و مهاجران تقسیم شده است. داشتن مزایایی چون آرامش، دریا و… افراد بسیار زیادی را از نقاط ایران به سمت خود جذب کرده است. یکی از مهمترین مزایای این جزیره، تعدد کار و میزان حقوق آن است. میتوان گفت افراد با در نظر گرفتن علاقه و بودجه مالی خود، اغلب یکی از کارهای فروشندگی در مراکز خرید، حمل و نقل مسافران، کار در رستوران و کافیشاپ و… را انتخاب مینمایند و البته بقیه هم صاحبان همین کافیشاپها، رستوران و … هستند.
مراقبت هستم «کیش»!
اینکه به شما از جاهای دیدنی کیش بگوییم، هدر دادن وقت هر جفتمان است. اما هر تصمیمی که گرفتید، هر تفریحی را که انتخاب کردید در نهایت به سلامت جزیره هم فکر کنید. این جزیره مقاوم و با اعتماد به نفس نیاز به مراقبت هم دارد. سلامت طبیعت و بکر بودنش در راستای رفتار انسانی ما با طبیعت خواهد بود. میدانیم که حرف هم را میفهمیم. «هیچیک» دوستدار شماست.