«جولیا کویین» داستان خانوادههایی متمول و مرفه در دوران ریجنسی انگلیس (قرن ۱۸) را در سلسله کتاب خانوادهی بریجرتون توصیف میکند. در نتیجه سریال بریجرتون (Bridgerton) ساختهی «کریس ون دوسن» و به تهیهکنندگی «شوندا ریمز» ساخته میشود تا به محض پخش صدای زیادی به دنبال خود بکشاند. به شکلی که در مدت زمانی کوتاه در میان پنج سریال پرمخاطب نتفلیکس قرار میگیرد. در این یادداشت از این سریال میخوانید.
به قرن هجدهم خوش آمدید
داستان سریال بریجرتون (Bridgerton) در قرن هجدهم و در لندن میگذرد. به این بهانه فضای اجتماعی آن موقع را مرور کنیم.
شاید از دورهی «نیابت سلطنت» چیزهایی خوانده باشید. در این برههی تاریخی پادشاه «جورج سوم» به دلیل بیماری از مقام پادشاهی کناره گیری میکند و فرزندش به عنوان نایبالسلطنه انتخاب میشود.
جامعهی برای مردان آزاد و برای زنان در محدودیت است. زنان حق تحصیل، رأی و تصرف ندارند. (در فصل دوم به شکل درستی به این مسئله اشاره میشود. در خالی که پدر خانواده تازه فوت شده و مادر در شرایط زایمان قرار دارد، مسئلهی پزشکی ایجاد میکند بین مادر و فرزند یکی را انتخاب کنند. حتّی حدسش را هم نمیزنید که پزشک از بزرگترین مرد خانه یعنی یک پسر نوجوان نظر میپرسد. در حالی که مادر مدام از پسرش میخواهد دخالتی نکند. حرف او هیچ ارزشی ندارد تا وقتی پسر با آشفتگی فراوان میخواهد که از مادرش بپرسند). موقعیت اجتماعی زنان در ازدواج تعریف میشد و اگر ازدواج موفق داشتند، میتوانستند صاحب لقب اشرافی بشوند. اما همین ازدواج هم با داشتن فرزند پسر برای زنان موفقیتآمیز نام میگرفت.
اما مردان؟ بیش از هر دورهای آزادی برای خوشگذرانی داشتند. زنبارگی، قمار و نوشیدن الکل از سرگرمیهای معمولی و رایج مردان محسوب میشد تا جایی که جمعیت لندن افزایش پیدا میکند. همهی اینها یعنی سریال «بریجرتون».
بودن یا نبودن؛ مسئله این است؟
بستگی دارد طرفدار کدام نگاه باشید. در آن برههی تاریخی، واقعیت این است که «سیاهپوستها» زندگی خوبی نداشتند، اما در سریال «بریجرتون» حضور درست و چشمگیر بازیگران سیاهپوست دو نظریه ایجاد میکند. کسانی که این حضور را تشویق میکنند و آن عدهای که تحریف تاریخی را نمیپسندند. شما طرف کدام گروه میایستید؟
طراحی لباس بریجرتون: بینقص، فاخر و چشمگیر
«بریجرتون» نمایشی آسان برای دوست داشتن است. لباسها و طرحهایی که در کنار هم قرار میگیرند تا زمانی که هر فصل با خوشی به پایان برسد. درک محبوبیت آن دشوار نیست، اما افزایش جذابیتش به عنوان جریانی سرگرمکننده، حجم عظیمی از کار گروه «بریجرتون» است که واقعیتهای تاریخی را با دقت به داستانهای رویایی پیوند میزند.
«طراحی لباس» و «صحنهآرایی» این سریال آنقدر رویایی و بیتقص است که میشود از نقطه قوتهای سریال باشد. لباسها یا رنگهایی متناسب با شخصیتها و خانواده در هالیوود عحیب نیست. اما اجازه بدهید نکتههای تازهتری بگوییم. اینطور که در تاریخچهی بخش لباس سریال آوردهاند، از آنجایی که سازندگان میخواستند حس و حالی مدرن به سریال بدهند، هیچ لباس سبک قدیمی از پیش دوخته شدهای را استفاده نکردهاند، بلکه بالغ بر ۷۵۰۰ تکه لباس برای این سریال دوختهاند که از این میان فقط برای شخصیت «دافنه بریجرتون» ۱۰۴ لباس دوخته شده! بیایید سری بزنیم به استایل مو و لباس شخصیتهای اصلی.
تاجی شگفت با مو
«مارک پیلچر» نامزد دریافت جایزه اسکار، که در کارنامهاش طراح گریم موی فیلم موفق «دیو و دلبر» به چشم میخورد، در مصاحبهای با Glamour از داستانهای و پشت صحنهی ایدهی مو و گریم بازیگران گفته است که دانستن آن حتماً برای شما هم جالب خواهد بود.
دافنه بریجرتون
بعید است شما هم حدس زده باشید که گریم این شخصیت با الهام از «آدری هپبورن» در فیلم «جنگ و صلح» طراحی شده تا به معصومیت و ظرافت این شخصیت کمک شود.
الویز بریجرتون
«پیلچر» میگوید: من به «کلادیا جسی»، بازیگر نقش «الویز»، گفتم که او یک دختر با استایل پسرانه و یک فمینیست آزاداندیش است، پس میخواهم ظاهر او متفاوت باشد. بنابراین موهای او را مدل «مولت» درست کردم. جسی کاملاً موافق بود. در نهایت همه آن را دوست داشتند و واقعاً به شخصیت او میآید. او یکی از شخصیتهای مورد علاقهی من است.»
آنتونی بریجرتون
«جاناتان بیلی» در نقش آنتونی میگوید که زندگی واقعی او کمترین شباهتی با شخصیتش دارد. بیلی به Glamour توضیح میدهد: «آنچه جالب است اینکه من نیمی از صورتم را موهایم پوشاندهام. به نوعی با این کار از خودم محافظت میکنم که شناخته نشوم.»
«پیلچر» اما میگوید که او در نظر داشته تا به آنتونی ظاهری متناسب با آن دوران بدهد. او با استفاده از اسپری نمک دریا سعی کرده است تا ظاهری ژولیده به موهای او بدهد تا در همان حالت بماند. اما در مورد خط ریش قضیه کمی متفاوت است. جانی در اواسط فصل یک باید در یک پروژه دیگر نیز بازی میکرد بنابراین مجبور شدند که از خط ریش مصنوعی استفاده کنند. نکته مهم این است که در هنگام تماشای سریال نمیتوانید خط ریش واقعی و مصنوعی را از هم تشخیص دهید.
کمد لباسی مجلل از دورهی سلطنت
«الن میرونیک» و «جان گلیزر»! از طراحان لباس این مجموعه پربیننده هستند. طراحانی خلاق برای خلق یکی از خوشرنگترین سریالهای نتفلیکس.
از نظر کارشناسان مد طراحی لباسهاس پاستیلی بریجرتونها باید خیلی زود به کمد مد پسندان اضافه میشد. لباسهایی با کمرهای باریک، لباسهای رنگارنگ و پر از تزئینات قدیمی. ترکیبی از مدرنیته با دورهی سلطنت.
«الن میروژنیک» و «جان گلیزر» طراحان لباس «بریجرتون» چگونه مدرنیته را به عصر سلطنت رساندند؟
تک تک لباسهای «بریجرتون» یک نمایشدهنده است. رنگها، شکلها و پارچهها در طول فصل اول این جریان، همه به لطف طراحان لباس «الن میرونیک» و «جان گلیزر»، درجه یک هستند. این زوج میگویند: «نمیخواستیم تحتالشعاع دورههای زمانی یا سیلوئتهای سنتی قرار بگیریم. پس مجموعهای از لباسهای نفیس برای آویزان کردن در موزه ایجاد کردهایم».
برای یکبار مهمانی رفتن سرمان گیج میرود که چه بپوشیم. تصورش هم سخت اما جالب است. چرا که سریال «بریجرتون» بر پایهی مهمانی رفتن و لباس پوشیدن است. پس طراحان میدانستند که قرار است یک کارناوال راه بیندازند. یک فرصت برای برنامهریزی همه مهمانیها و گردهماییها.
«میرونیک» گفته است:
«در ابتدا، ما برنامهریزی کردیم که چند توپ پارچه لازم است. از همان ابتدا میدانستیم که این بزرگترین پروژهای است که به عهده گرفتهایم، اما جالب بود و هرگز ترسناک نبود. «بریجرتون» ایده و داستان تعریف خاص خود را داشت و نگذاشتیم لندن ۱۸۱۳ بر آن حکمرانی کند. بیشتر این بود که چگونه میخواهیم خانه لباس خودمان را بسازیم.»
«گلیزر» ادامه میدهد: «همه چیز جدید، فعلی و مد بود.» این زوج دوست دارند که جزئیات صد در صد به دوران نیابت سلطنت وفادار نباشد.» در نتیجه لباسها را برداشتی از آن دوره میدانند. آنها یک درس قدیمی و غبارآلود را به یک تجمل مدرن پیوند میدهند.
«میروژنیک» میگوید: ما یاد گرفتیم که چه چیزی واقعی است. واقعیت بینهایت سال ۱۸۱۳ و دوره سلطنت چیست؟ آنها با درک واقیعتها ظاهری آرمانآمیز، اغواگر و پر زرق و برق به لباسها دادهاند.
«گلیز» علاوه میکند:
«ما دورههای مختلف را بررسی کردیم و ارتباط شکلها، رنگها، بافتها و ادغام رنگها را یافتیم و دیدیم که چگونه میتوانیم آنها را ترکیب کنیم. کاری که ما انجام دادیم این بود که تصمیم گرفتیم پارچهها را لایهبندی کنیم. ما فقط از پارچههای دورهای استفاده نکردیم و از مجموعهای از رنگها استفاده شد که بشود شفافسازیها را لایهبندی کرد، تا دستهای رنگ دیگر ایجاد کنیم که احساس یک توهم زیبا یا اغواگر را داشته باشد».
آنها به زنان پر زرق و برق دهه ۱۹۵۰ فکر و به گفتهی خودشان از «الیزابت تیلور» الگوبرداری کردهاند. به سادگی میتوان دریافت که بافت شخصیتپردازی در سریال به کمک بخشهای مختلف آمده است و پارچهی لباس را نسبت به شخصیتها انتخاب کردهاند.
«گلیز» میگوید: پارچههای وحشی و غیر سنتی را دوست داشتیم که به راحتی با سبک «لیدی فدرینگتون» هماهنگ میشدند. ما این پارچه را پیدا کردیم و فقط به تیلور فکر کردیم. سپس پارچههای مختلفی را پیدا کردیم که بیشتر از طلایی بودن حس طلایی بودن را داشتند. الگوها وحشی و خود پارچه بسیار نازک بود. این متد آنقدر عالی شکل گرفت که ما از لبه های طلاکاری شده در کمد لباس او برای ایجاد شکل خاص او استفاده نکردیم.
در فصل اول، تیم لباس در نهایت حدود ۷۵۰۰ قطعه – از کلاه گرفته تا شال و پالتو – را ساخت که ۵۰۰۰ لباسی را تشکیل میداد که جلوی دوربین رفتند.
کمد لباس برای هر شخصیت
کمد لباس «بریجرتون» دقیقاً از لباسها و انتخابهای سبک Regency لندن ۱۸۱۳ تقلید نمیکند. بر اساس گزارش Vogue، در عوض، الن میروژنیک، طراح لباس، به پالتهای رنگی، ساختگیها و شبحهای دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اشاره کرد. در ادامه خیلی کوتاه بیایید به مهمترین کمد لباسها سری بزنیم.
پنله لوپه فیندرینگتون
اگر سریال را دیده باشید، راحتتر درک میکنید. در غیر این صورت برای اسپویل نشدن سربسته توضیح داده میشود. «پنه لوپه» از خانواده «فیدرینگتون» عشق پنهانی دارد. این خانواده یکی دیگر از خانوادههای سلطنتی معرفی شده سریال است. در کمد لباس او رنگهای زرد، نارنجی و شبیه به اینها دیده میشود. لباسهای زرد پنهلوپه (نیکولا کوگلان) نمادی از فقدان شجاعت او یا بیش از حد «زرد بودن» او برای بیان احساسات واقعیاش نسبت به کالین است. هرچند او مانند خانوادهاش رنگهای روشن میپوشد، اما لباسهای او مانند خواهران و مادرش کمتر «زیبا» و «نفرتانگیز» است. آیا این رنگ به اندازهی کافی او را نادیدنی میکند؟
ملکه شارلوت
از «ملکه شارلوت» صحبت میکنیم. شارلوت با بازی «گلدا روشوول»، با یک مشت الماس بر تن حکومت میکند و اغلب با یک سری کلاه گیسهای بلند، لباسهای حجیم و حلقهدار ظاهر میشود که ثروت و امتیاز موقعیت سلطنتی او را به نمایش میگذارد. او به طور مداوم نفیس است، و در عین حال لباس کاملاً متفاوت از بقیه بازیگران لباس میپوشد.
ظاهر او شبیه مجسمههای کلاسیک است. با لباسهایی با کمر بلند که اندکی از فرم زنانه را نشان میدهند، اما میتوان آنها را برای تداعی حال معمولی و رویایی الهه یونانی تصور کرد. اینها لباسهایی هستند که دافنه در فصل ۱ اغلب به رنگ سفید یا آبی روشن و در فصل ۲ برای خواهران شارما در رنگهای صورتی، آبی و بنفش استفاده میکنند.
اگر تا سال ۱۸۱۳ لباسهای مجلسی و کمر بلند مد بودند، پس چرا ملکه هنوز هم مانند ۳۰ سال گذشته لباس میپوشد؟ پاسخِ درخشان به این سؤال. اینها از خود تاریخ و ملکه شارلوت واقعی که شخصیت بر اساس او ساخته شده است میآید. یعنی اینکه او حتی در زمان خودش یک بدخلق غیر مد و گیر کرده در گذشته به حساب میآمد و بس. او نیازی به دیده شدن با ظاهر جدید نداشت.
لباسهای قدیمی منحصربهفرد و کلاه گیسهای بزرگ او فریادی است برای امتناع ملکه تاریخی از حرکت با زمان. خوشبختانه، دامنهای حلقهای و آستینهای توری او به طراحان لباس این فرصت را میدهد تا لباسهای مفصلی برای دورانی کاملاً متفاوت طراحی کنند، و مخاطبان بریجرتون این فرصت را میدهند تا به هر لباس بزرگی که ملکه شارلوت تصمیم میگیرد در لباس بعدی بپوشد، نگاه کنند.
الویز
الویس خواهر کوچکتر دافنه است و اولین بازی مهم خود را در فصل دوم «بریجرتون» انجام میدهد. او ممکن است الماس (اشارهای به بانوی برتر) نباشد، اما میداند که چگونه ظرافت ظریفی را که بریجرتون به همراه دارد، از بین ببرد. اگرچه او در قلب یک شورشی است، اما سبک او کم بیان و کاملاً شیک است. او را با لباسهای آبی بچهگانه، روسری و اکسسوریهای ظریف میببینید.
دوک هستینگز
پالت رنگی خانواده هستینگز قرمز و طلایی است که در کتاب کوین «دوک و من» توضیح داده شده است. این جزئیات کوچک به نمایش منتقل شد، جایی که بینندگان اغلب سایمون باست (با بازی رژ-ژان پیج) را با این رنگهای سلطنتی مشاهده میکنند. سایمون همچنین با پوشیدن رنگهای تیره زیادی دیده میشود که میتواند نمادی از گذشته آشفته او باشد.
به مناسبت «بریجرتونها» دعوت هستید
خانوادهی هشت نفرهی، «بریجرتون» و در واقع هفت فرزندش به نوبت قرار است به سن ازدواج که رسیدند یک فصل از سریال را تشکیل میدهند. شروع سریال با محوریت شخصیت دافنه از کتاب «من و دوک» است. نویسندهای مرموز به اسم «لیدی ویستلدان» از پشت صحنه خانوادههای سلطنتی پرده بر میدارد تا رقابت برای یافتن همسر را داغتر کند. اگر شما هم رنگ و موسیقی لذت میبرید و سرگرم میشوید این سریال برای سلیقهی شما مناسب است.