کسی چه میداند شاید بهترین شروع برای شناختن هنرمندانی که هرگز رویشان دقت نکرده باشیم همین مطلب «هیچیک» باشد. از امروز در این بخش با شما خواهیم بود.
بیشک شما هم «کمالالملک» را میشناسید. نقاش چیرهدستی که دستی بالای دستش نرفت. اما شک دارم شاگرد خوش ذوق او را بشناسیم. همان شاگردی که بسیاری میگویند از استاد پیشی گرفت. شاگردی که توجه و تعجب استاد را از همان لحظهی اول جلب کرد.
«محمدعلی حیدریان» در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در شهر اصفهان، به دنیا آمد. پدرش حیدرعلی خان، جواهرساز بود و در کودکی علی محمد، از دنیا رفت. ولی رگههایی از هنر را در پسر به ارث گذاشت. او بعد از پایان تحصیلات اولیه خود در مدرسه اعیانی «آلیانس»، به مدرسه هنری «صنایع مستظرفه» رفت. این مدرسه را چند سالی بود کمال الملک تأسیس کرده و به پرورش نسلهای بعدی نقاشان و هنرمندان مشغول بود.
«حیدریان» به قدری در کار با رنگ و روغن خبره بود که هنوز درسش به کمال تمام نشده، پیشنهاد درس دادن در کلاسهای رنگ و روغن به شاگردان جدید را از کمال الملک دریافت کرد.
تاریخ مینویسد که استادان مدرنیست ایران همانند جلیل ضیاپور، مهدی ویشکایی، محمود جوادی پور، جواد حمیدی، پرویز کلانتری، ناصرعصار، منیر فرمان فرماییان، مرتضی ممیز، غلامحسین نامی، محمدابراهیم جعفری و دیگران از شاگردان علی محمد حیدریان بودند. استاد «حیدریان» تا زمانی که میتوانست، به آموزش و تربیت نسل بعد از خودش همت گمارد و نقشهای بی بدیلی زد. حیدریان به تدریج از سبک استادش فاصله گرفت و با تلفیق رئالیسم و امپرسونیسم روی آورد و به گفتهی «وزیریمقدّم» او حتی از استاد هم مقدمتر شد و پیشتر رفت.
آثار استاد محمدعلی حیدریان
آثار باقیمانده از حیدریان را میتوان در پنج دسته طبقهبندی کرد: تابلوهایی از صورت اشخاص (پرتره)، تابلوهایی از مناظر طبیعی یا فضاهای سربسته مانند اتاق، تابلوهایی با عنوان طبیعت بیجان، تابلوهایی که از آثار نقاشان جهان کپی شده است مانند کارهای رامبراند، ولاسکوئر، رنوار، شیشکین و تیسین و تابلوهای تخیلی استاد مانند تابلوی حضرت موسی (ع) یا تابلوی غدیر خم یا تابلوی حضرت مسیح (ع).
از جمله آثار وی میتوان به دو مورد اشاره کرد: کپی تابلوی چوپان «میله» که در مجموعه خانوادگی محفوظ است و چهرهای از پروفسور پاستور که در موزه مؤسسه پاستور پاریس نگهداری می شود.
سبک کار حیدریان کلاسیک، ناتورالیسم و گاهی با رگههایی از تأثیرات قلم امپرسیونیستها است. این استاد نقاشی در اسفند ۱۳۶۸ در خانه خود زمین خورد و پس از آن از صندلی چرخدار استفاده میکرد و سرانجام در روز ۲۴ شهریور ۱۳۶۹ دار فانی را وداع گفت.