دوست داشتن یک کشور است. کشوری با ملیت‌ها و قوم‌های متفاوت. کشورهایی مثل «تنها تو»، «به‌خاطرت»، «زود برگرد» و «رهایم …»….
سریال «رهایم کن» درباره‌ی شیوه‌های مختلف دوست داشتن است. سریالی که هر چه در آن است و نیست عالی‌ترین رنگ و تصویر ممکن را دارد.
این سریال به قسمت آخر رسید تا خیالمان را جمع کند که در کنار قصه و بازی‌های خوب پایان مناسب هم دارد. حالا داستان نایب‌سرخی‌ها تمام شد و از دهه‌ی پنجاه دوباره به ۱۴۰۲ پرتاب شدیم بیایید کمی از شخصیت‌ها حرف بزنیم و سر سفره‌ی نایب‌سرخی‌ها بنشینیم.

شناسنامه‌ای که با رنگِ درست مُهر شده

حاتم نایب‌سرخی با بازی «محسن تنابنده»: مردی درون‌گرا، کم‌حرف و پشتیبان اعضای خانواده‌اش است. او مسئولیت رسیدگی به اموال پدرش که خان روستا بوده، با اوست. حاتم می‌خواهد با مارال، پرستار پسرش، ازدواج کند و به او علاقه‌مند است. پسر حاتم سندروم دان دارد.

محسن تنابنده

محسن تنابنده

«حاتم» را با دستمال گردن و طیفی از رنگ‌های کرم تا سبز می‌بینیم. رنگ‌هایی که نه شاد هستند نه افسرده. رنگ‌هایی که قرار نیست زندگی‌بخش باشند اما قرار هم نیست زندگی را بگیرند. انگار کسی رنگ زمان پاشیده باشد روی خانواده‌ی نایب‌سرخی‌.
هاتف نایب‌سرخی با بازی «هوتن شکیبا»: خسته از پدر و دنیای نایب‌سرخی‌هاست. برای خودش کار و کاسبی راه انداخته از آن خان‌زاده‌هایی است که حوصله ادامه دادن راه پدر و نسب‌کِشی را ندارد. از آرامش داشتن فقط کلمه‌اش و جدا شدن را فهمیده. در ادامه می‌بینیم که اتفاقی نظم زندگی خود ساخته‌اش را برهم می‌زند و پیش خانواده بر می‌گردد.

«هاتف» رنگ‌های تند را در زندگی شهری‌اش استفاده می‌کند. اما همین‌که نایب‌سرخی می‌شود به طیف رنگ نایب‌سرخی‌ها بر می‌گردد. رنگ‌هایی از جنس خاک و معدن.
مارال حصارکی با بازی «هدی زین‌العابدین»: دختر جوانی است که در خانه نایب‌سرخی‌ها کار و از فرزند حاتم پرستاری می‌کند. «مارال» و «حاتم» به یکدیگر علاقه‌مندند و می‌خواهند با هم ازدواج کنند.

هدی زین‌العابدین

هدی زین‌العابدین در سریال رهایم کن

طراح لباس با مارال قرار است به زندگی بی‌رنگ نایب‌سرخی‌ها رنگ بپاشد. قرار است هم آرام و بی‌رنگ باشد مثل «حاتم»، هم همیشه نتی از رنگ قرمز داشته باشد شبیه عشق آتشین «هاتف».
افسانه نایب‌سرخی با بازی «مونا احمدی»: ‌تک‌دختر خانواده‌ی نایب‌سرخی که عاشق خواننده‌ای معروف (دانیال پریزاد) در شهر است. رنگ در زندگی او به دو دسته تقسیم می‌شود. عاشقی و بعد از عاشقی. او لباس‌های گلدار هم که می‌پوشد باز یک نایب‌سرخی است. لباس‌هایی با نت خاکی و گل‌های بی‌جان.

بابک کریمی در رهایم کن

بابک کریمی در سریال رهایم کن

نایب نایب‌سرخی با بازی «بابک کریمی»: پدر حاتم، هاتف و افسانه است. جدی، اهل بساط، بازی و شکار. شبیه همه‌ی خان‌های همان دوره.
اصلاً انگار رنگ این خانواده را او تعیین کرده است.

برای خودت، رهایم کن.

حاتم نایب‌سرخی با بازی :محسن تنابنده» نه! باید بگوییم «محسن تنابنده» با بازی حاتم نایب‌سرخی. بازی دقیق، سرشار از ظرافت و اندازه‌ی «تنابنده» آنقدر حاتم را قابل باور کرده بود که کمتر کسی در پایان سریال ماتم نگیرد. چشم‌دزدی ازدوربین به عنوان چشم مخاطب انتخاب هوشمندانه‌ای برای این نقش است. حاتم کم‌حرف است و پر کار. مفهوم این کم‌حرفی و پرکاری را در دست‌ها و نگاه بازیگر پیدا می‌کنیم‌. نگاه‌های مهربان، پرسش‌گر، قاطع و گاه‌ دلسوزانه حاتم از بارزترین ویژگی‌های شخصیت اوست. «محسن تنابنده» همیشه بازیگر خوبی بوده است. ترکیب بازی او، دیالوگ درست و طراحی لباس و رنگ به‌جا، حاتم را قابل اعتماد، حق‌به جانب و تنها تداعی می‌کند. به‌نظر این همان چیزی است که نویسنده و کارگردان می‌خواهند.

هدی زین‌العابدین و هوتن شکیبا

هدی زین‌العابدین و هوتن شکیبا

«هوتن شکیبا» از پدیده‌های دوره‌ی خودش است. آن‌قدر خوب است که حتی نوشتن از او سخت می‌شود. شاید او از معدود پرکاران این عرصه باشد که صدای کسی را در نیاورده و حوصله‌ای را هم سر نبرده است. مخاطب هر چه او را بیشتر می‌بیند بیشتر دل‌تنگش می‌شود. این رابطه‌ی عمیق جز در بازی قابل باور معنا نمی‌گیرد. در پرونده‌ی بازی او همه نوع عشقی جا گرفته‌. عاشق قاتل، عاشق غیرتی، عاشق ازدواج، عاشق عصبی و …
هاتف عاشق برادرش است اما عاشق نامزد برادرش نمی‌شود! عاشق «مارال» می‌شود. این دو با هم فرق دارد. او ندانسته وارد عاشقی می‌شود و دانسته پا پس نمی‌کشد. او واقعاً عاشق است. نقشی که یک خطی‌اش هم برای پرونده‌ی بازیگری هر بازیگری کافی است. هاتف بر خلاف حاتم حرف می‌زند. لحن «هوتن شکیبا» و هم‌خوانی بدنش با نقش ریتم خوبی به سریال داده است. او حتی اگر رنگ نایب‌سرخی‌ها را بگیرد هم باز خودش است.
اگر به من باشد «رهایم کن» را سریالی متفاوت از روایت هر نوع عشق می‌دانم. دانشگاه کوچکی از عشق. هر چند عاشق واقعی سریال حاتم است. او عاشق پسرش، خانواده‌اش، مارال و هاتف است.

وقتی همه‌چیز خوب است

شبکه‌ی شخصیت در سریال «رهایم کن» یکی از بهترین و درست‌ترین شبکه‌ی شخصیت فیلم‌نامه‌‌های سال‌های اخیر است. هر کسی که مقابل دوربین قرار گرفته برای مخاطب داستانی تعریف می‌کند. نویسنده، کارگردان و در نهایت تهیه‌کننده هیچ‌یک در این سریال کم‌کاری نکرده‌اند و معلوم است که دست طراح لباس (مارال جیرانی) و طراح صحنه (سهیل دانش‌اشراقی) باز بوده است. شاید طراحی رنگ خانواده‌ی نایب‌سرخی هم از اسم سریال یعنی «رهایم کن» وام گرفته شده باشد. رنگ‌هایی از جنس خاک. سریال درباره‌ی دوست داشتن است. دوست‌داشتنی‌ خاک گرفته، خاک خورده و به‌خاک رفته.

به اشتراک گذاری

تاریخ انتشار:17 تیر, 1402

دیدگاه خود را بنویسید

دو + 9 =