آیا وفاداری در فوتبال مرده است؟
این شاید سؤالی غمانگیز برای کسانی باشد که با فوتبال اشک میریزند و به حق این ورزش را بازی اشکها و لبخندها مینامند
شاید برای درک بهتر این گزاره بهتر باشد سری بزنیم به جملهای از اپرا وینفری بازیگر آمریکایی و برندهی جایزهی اسکار که تعریف منحصر به فردی از وفاداری دارد:
«بسیاری از افراد دوست دارند که با شما سوار لیموزین شوند، اما شما به دنبال افرادی خواهید بود که اگر لیموزین خراب شد با شما سوار اتوبوس شوند».
شاید نیاز نباشد خیلی فوتبالی باشی تا یادت مانده باشد که زمانی که رئال مادرید بهعنوان یک مشتری پروپاقرص به توتی پیشنهاد داد تا رم را ترک کرده و به لوس بلانکوس بپیوندد «دی فرانچسکو» چه جوابی به آنها داد:
«آدم خانوادهی فقیرش رو ول نمیکنه بره با یه پدر و مادر پولدار..»
این جمله انگار قلب آدم را نوازش میکند و بد نیست بدانیم این جمله یکی از نقاط عطف تاریخ این ورزش است که خیلیها را عاشق فوتبال کرد.
شماره ده افسانهای شهر ابدی (لقب شهر رم) یکی از معدود پروژههای فلورنتینو پرز بود که شکست خورد چرا که هربار نگاه حسرتبار رئیس به چهرهی گلادیاتور جالوروسی (لقب تیم رم) میخورد به او یادآوری میکند که تو تنها کسی بودی که نپوشیدن لباس رئال مادرید برایش افتخار شد چرا که تو با جواب منفی به سانتیگو برنابئو نماد وفاداری در این ورزش شدی.
شاید گزاف نباشد اگر اصرار به این کنیم که نه اینطور نیست و واقعاً در دنیای امروز پول تعیین کننده است.
نه اتفاقاً خیلی هم درست است و با سرمایهگذاریهای عجیبی که در گوشه و کنار دنیا میبینیم شاید حتی شاخصهی اصلی در انتخاب هر تیمی باشد.
صندوق سرمایهگذاری عربستان فصل جنونآمیزی را با تکیه بر بودجهی ۲۰ میلیاردی «بن سلمان» سپری میکند و پیروزی در رقابت با غولهایی چون «بارسلونا»، «رئال مادرید» و «منچستریونایتد« در به خدمت گرفتن «بنزما«، «کانته»، «میلنکویچ ساویچ» و «نوس» گواه همین ماجراست.
اما کلیدیترین جمله در وصف ثروت این است که «پول همه چیز نیست».
برای درک این نیم خط بد نیست بدانیم توتی در دورهای رم را رها نکرد که فیگو همین چند سال قبلش خودش را گوشت قربانی دست پروژهی پرز کرد و ترجیح داد با واقعهی پرتاب کلهی خوک در نیوکمپ روبرو شود.
هواداران خشمگین بلوگرانا از خیانتی که گریبانگیرشان شده بود به شدت عصبانی بودند و این عدم وفاداری فیگو به بارسلونا و پیوستنش به رئال مادرید خون آنها را به جوش آورد و با پرتاب کلهی خوک به سمت فیگو تعریف جدیدی از نفرت را وارد دایرهی فوتبالی کردند.
بله!
این صحبتها برای شصت سال پیش نیست برای همین کمتر از بیست سال قبل است که دنیا را تکان داد.
«محمد انصاریحاجی» بامعرفت فوتبال ایران زمانی که در پرسپولیس بود پیشنهادات سنگینی از تیمهای داخلی و خارجی داشت که گل سرسبدش تیم «گوییژو هنگ فنگ» چین بود که هفت سال پیش پیشنهادی یک و نیم میلیون دلاری داده بود اما با همهی اینها او به پنجرهی بستهی سرخ پوشان وفادار ماند و با پارگی رباط صلیبی با پیراهن سرخ خیلی زود فوتبال را وداع گفت.
اینها چیزهایی است که توتی را از فیگو ماندگارتر میکند و محمد انصاری را نسبت به خیلیها که مدعیاند از عرق به پیراهن شصت سال گذشته بیشتر در قلب میلیونها هوادار نگه میدارد.
شیرینیای که لذتش از چند میلیارد پول بیشتر است و چه چیزی بالاتر از این که اسطورهای خوش تیپ و با کلاس با آن چیپهای دیدنی و آن پنالتی پاننکا (به پنالتی چیپ اطلاق میشود) به ادوین فن در سار گلر افسانهای هلندیها، این جملات را به زبان بیاورد:
«جدال بین عقل و احساسم بود و سرانجام احساس و قلبم برنده شد. عشقم به این باشگاه، به این شهر و به این هواداران. عشقم به همه کسانی که به من کمک کردند ۲۵ سال در رم بمانم، کاپیتان این تیم باشم و از من به عنوان بازیکنی تک باشگاهی یاد شود».
شاید ادعای بزرگی باشد اما انگار توتی و رم هم پوشانیای ابدی را همراه یکدیگر دارند.
هیچ کس نمیگوید پول بد است و هیچ کس از ثروتمند شدن بدش نمیآید اما تا ابد آن چه تو را جاودانه میکند وفادار ماندن در جاییست که پول با خراش احساس هواداران خون درو میکند.
شاید پله درستترین فرد بود که میگفت: «اشتیاق همه چیز است. باید مانند تارهای گیتار لرزان و پر جنب و جوش بود».
زنده باد توتی که با ماندنش اجازه نداد خون از دماغ کسی بیاید.
تا ابد آتزوری به تو و وفای به عهدت افتخار میکند «دی فرانچسکو».